به گزارش پول و تجارت به نقل از سایت حسن روحانی، حسن روحانی، روز یکشنبه (۲۰ مهر) در جلسه دورهای خود با استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم بیان کرد: اگر قدرت نظامی و اطلاعاتی و سیاسی و دیپلماسی را تقویت کنیم و بالاتر از همه قدرت ملی را افزایش دهیم، جنگ نخواهد گردید. رهبری فرمود «نه جنگ، نه صلح» به نفع کشور نیست، «نه جنگ» را محقق کنیم و این کار شدنی هست.
متن کامل اظهارات روحانی به این شرح هست:
بسم الله الرحمن الرحیم
در دو سال اخیر با مجموعه مسائل و معضلاتی در منطقه مواجه شدیم که در سالها یا حتی در دهههای گذشته کمتر شبیه آنها وجود داشته هست. ضربههای بزرگی بر انواع سرمایهها، شامل انسانهای ارزشمند و بیگناه در منطقه ما توسط شرورترین رژیم تروریست دولتی جهان یعنی اسرائیل غاصب و جلادی مثل نتانیاهو وارد گردید و در طول این دو سال برای جهان ظلم و سبوعیت این رژیم نسبت به گذشته آشکارتر گردید. البته اینها همواره سبوعیت داشتند ولی در این دو سال به مراتب بیشتر گردید؛ شهری مانند غزه با دو میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت را به یک ویرانه تبدیل کردند، با آن همه کشته و زخمی. این باریکه را شبانهروز با هواپیما، موشک، توپخانه و تانک بمباران کردند. وحشیگری به این صورت کمتر سابقه دارای بود. البته در این دو سال، در اهداف مهمشان که اعلام کردند ناموفق بودند؛ یعنی گفتند ما به زودی حماس را نابود میکنیم و از بین میبریم. حزبالله را نابود میکنیم. مقاومت را به طور کل در منطقه نابود میکنیم؛ حتی در یمن با همکاری آمریکا و انگلیس بمبارانهای شدید را انجام دادند، ولی ناموفق بودند.
اسرائیل، آمریکا و ناتو نسبت به ایران در جنگ ۱۲ روزه به آن اهداف اصلی و مهمشان نرسیدند؛ البته خسارتهای زیادی به حماس، حزبالله، لبنان، یمن و کشورهای دیگر منطقه مخصوصاً سوریه که تروریستها را بر آن کشور مسلط کردند، وارد کردند. تروریستهایی که قبلاً همین کشورهای غربی با آنها جنگیدند و عدهای از آنها را زندانی کردند و بعد هم چندین را آزاد کردند. همانها امروز شدند حاکم بر سوریه.
عامل اصلی شکست آمریکا و اسرائیل، حماسه ملت ایران قرار دارای بود
در تمامی موارد به نظر من ملتها ایستادگی خوبی کردند؛ از ملت فلسطین گرفته که انصافاً در این دو سال استقامت و صبوری فوقالعادهای از خودشان نشان دادند و علیرغم این همه بمباران و خسارتهای بزرگ، همچنان استوار و مقاوم ایستادند. حزبالله لبنان علیرغم همه خسارتها و مشکلاتی که برای آن پیش آمد، ایستادگی کردند. یمن با همه این خسارتها ایستادگی کرد؛ حتی عراق و کشورهای دیگر.
ایران به ویژه در این جنگ ۱۲ روزه فوقالعاده ظاهر گردید. انصافاً مردم استقامت، مقاومت و ایستادگی بزرگی کردند و عامل اصلی شکست آمریکا و اسرائیل همین حماسه ملت ایران قرار دارای بود. البته اقدامات فرماندهی معظم کل قوا و تلاش ارزشمند نیروهای مسلح سر جای خودش محفوظ هست اما نقش ملت، برجسته قرار دارای بود.
منتهی نمیشود اشتباه کنیم این مردم در جنگ ۱۲ روزه به خاطر عشق به ایران، عشق به وطن، عشق به آحاد مردم ایران و عشق به استقلال کشور که نمیخواستند یک مشت اجنبی بر این کشور مسلط شوند، این کار را کردند. این هوشیاری و بیداری بزرگی از طرف ملت قرار دارای بود. مردم ممکن هست نسبت به حاکمان گله داشته باشند، ناراحت باشند، عصبانی باشند، حتی عدهای بگویند حاکمان نالایق هستند، تا این حد هم ممکن هست عدهای معترض باشند اما در عین حال برای کشور، وطن و استقلالشان با تمام قدرت ایستادگی کردند و این چیزی قرار دارای بود که آمریکا و اسرائیل پیشبینی نکرده قرار دارای بود. اینکه آنها بتوانند به پدافند هوایی ما صدمه بزنند را پیشبینی کرده بودند. اینکه بتوانند در برابر موشکهای ما چگونه توسط گنبد آهنین و سیستم تاد و سایر سیستمها مقابله کنند پیشبینی کرده بودند اما اینکه از این ملت بزرگ حتی یک نفر نیاید به نفع آنها در خیابان شعار بدهد را فکر نمیکردند. علیرغم اینکه مردم ناراحتند، گرفتارند، در معیشت و زندگی خودشان این همه مشکلات دارند اما باز هم ایستادگی کردند. حالا اگر ما این جنگ ۱۲ روزه را درست تبیین نکنیم و در پیچ و خم به اصطلاح جنگ روایتها منحرف کنیم، در صداوسیما و سایر رسانهها تعبیراتی کنیم و نکاتی بگوییم که چندین درست و چندین نادرست باشد، نگرانکننده هست. باید مسأله را درست ببینیم و تبیین کنیم، نقطه ضعفهای خودمان را پیدا کنیم و بتوانیم جبران کنیم، نقطه قوتهای خودمان را هم ببینیم و بتوانیم تقویت کنیم.
از هر ابتکاری باید استفاده کنیم
نیروهای مسلح ما باید تقویت شوند. به اصطلاح بنیه دفاعی ما باید از هر نظر قوی شود. این مسأله در یک زمان کوتاه و چندین روزه و چندین هفتهای ممکن نیست. البته ابتکار همواره مهم هست. چندین اوقات وقتها در مسائل بسیار علمی پیچیده با ابتکار خواهد گردید ایستادگی کرد.
من یک نمونه بگویم؛ در جنگ ۸ ساله تقریباً از اواسط سال ۶۱ سیستمهای پدافندی موشکی ما نمیتوانست به خوبی فعالیت کند. دلیلش این قرار دارای بود که هم شوروی سابق و هم فرانسه موشکهای ضد تشعشع رادار را به عراق داده بودند. به محض اینکه رادار روشن و تشعشع راداری آغاز میگردید آن موشک به سمت رادار شلیک و رادار سیستم پدافندی منفجر میگردید. آن موشکها از فاصله ۶۰ کیلومتری شلیک میگردید، این سیستم پدافندی ما اگر هم میخواست فعال شود به هدف ۶۰ کیلومتری نمیرسید، بنابراین به محضی که رادار روشن میگردید قبل از اینکه آن هواپیما در بُرد این سیستم موشکی ما قرار بگیرد، رادارها منفجر میشدند. هرچه ما سیستم موشکی میبردیم به جبهه نمیتوانستند کاری کنند. لذا در سال ۶۲ و ۶۳ نتوانستیم کاری کنیم البته خیلی دوستان تلاش کردند، ولی نشد. اما در سال ۶۴ که من فرمانده پدافند هوایی شدم همه دوستان را جمع کردم. اولین مسأله من این قرار دارای بود که با موشک ضد تشعشع راداری چه کار کنیم، اینکه میگویم ابتکار مهم هست، نمونهاش همین هست. الان من نمیخواهم آن ابتکار را بیان کنم که چه بوده، از نظر من هنوز هم آن طرح دارای طبقهبندی هست. عدهای از نظامیان و اپراتورهای این سیستم، چندین نفر درجهدار و افسر جزء طرحی داشتند آوردند و ما بحث کردیم در ستاد پدافند هوایی، شهید ستاری و شهید بابایی خیلی نقش داشتند و کمک میکردند، هر دو معاونین من در این ستاد بودند که کارشان بسیار ارزشمند قرار دارای بود، واقعاً فکر و طراحی آنها خیلی مفید قرار دارای بود. ما در ستاد درباره این ابتکار بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این طرح را عملیاتی کنیم، دیدیم ضرری نمیکنیم، البته تردید قرار دارای بود که این ابتکار بتواند جلوی موشک ضد تشعشع راداری را بگیرد. این را اولین بار در سال ۶۴ در خوزستان تجربه کردیم. آن موشک به رادار اصابت نکرد و این سیستم موشکی پدافند هوایی یک مقدار که هواپیما جلوتر آمد آن را هدف قرار داد و سرنگون کرد. این حادثه برای عراقیها خیلی مهم قرار دارای بود؛ یعنی یک نقطه عطف در جنگ و در سیستم پدافند هوایی قرار دارای بود. همین باعث گردید که ما در اواخر سال ۶۴، سال ۶۵ و بهار ۶۶، در ۱۵ ماه حدود ۱۵۰ هواپیمای عراقی را سرنگون کنیم که دنیا متعجب شده قرار دارای بود. این موفقیت در سایه این ابتکار قرار دارای بود، اگر این ابتکار نبود نمیتوانستیم کاری کنیم. الحمدالله دیدم کسی تا به حال راجع به این موضوع چیزی نگفته و همچنان مخفی مانده هست. خیلی مهم هست که چندین نفر بنشینند فکر کنند، البته از روی مباحث علمی و تجربه به این نتیجه رسیدند.
ما اولین موضوعی که امروز باید درباره آن فکر کنیم موضوع ابتکار هست. ما در برابر این هجمه تکنولوژی نو که امروز به جنگ آمده، میتوانیم کاری یا فکری بکنیم؟ به نظر من نمیشود مأیوس باشیم. البته خیلی کارها باید انجام بدهیم. اما در عین حال از هر ابتکاری هم باید استفاده کنیم. شاید افراد خلاقی باشند، دانشمندان و صاحبنظرانی باشند؛ آنهایی که متخصص الکترونیک، جنگال و فضای مجازی هستند بتوانند کاری کنند که ما بتوانیم بر تفوق تکنولوژیک دشمن غالب شویم که در این جنگ ۱۲ روزه مواردی را شاهد بودیم.
میتوانیم با دیگر کشورها ائتلاف نظامی داشته باشیم
به علاوه آیا میتوانیم در زمینه دفاعی شرکایی را پیدا کنیم و به یک ائتلاف یا اتحادی با دیگر کشورها برسیم؟ شاید گفته شود که در شرایط فعلی کشوری را نمیبینیم که بیاید با ما ائتلاف نظامی تشکیل دهد. لازم هست در اینجا من نکتهای اشاره کنم و داستانی را بگویم که تاکنون نگفتهام؛ الان هم جزئیات آن را نمیخواهم بگویم. ما در دولت تدبیر و امید با یکی از رهبران کشورهای منطقه دو نفری این بحث را مطرح کردیم که در برابر توطئههای منطقه آیا ما میتوانیم چندین کشور با هم متحد شویم یا نه؟ ما دو نفر بدون مترجم در یک فضای باز با هم این بحث را کردیم. اول این بحث را او آغاز کرد؛ بعد هم من ادامه دادم. سرانجام به این نتیجه رسیدیم که ۵ کشور در منطقه میتوانیم با هم متحد شویم. این ۵ کشور منطقه با هم یک پیمان و ائتلاف و یا اتحاد نظامی تشکیل بدهیم. بنا گردید ایشان با چندین کشور صحبت کند، من هم با چندین کشور صحبت کنم. سرانجام این ۵ کشور پذیرفتند. البته در موقع تشکیل جلسه پنجگانه در یکی از این کشورها، یک کشور ششمی هم به دلیلی به ما اضافه گردید که این ۵ کشور، گردید ۶ کشور. اما به محض دعوت به این اجلاس هم آمریکا و هم یکی از کشورهای منطقه مداخله کرد تا دو کشور در این اجلاس شرکت نکنند. هر دو کشور پیغام دادند؛ یکی از آنها بیان کرد آمریکا به ما فشار آورده که شرکت نکنیم، دیگری هم بیان کرد یک کشور عرب منطقه به ما فشار آورده که ما در این اجلاس حضور پیدا نکنیم. بههرحال آن روند عمدتاً به خاطر فشار آمریکا و یکی از کشورهای عرب منطقه ادامه پیدا نکرد. پس ما نمیتوانیم بگوییم به هیچ عنوان نمیتوانیم با دیگر کشورها به ائتلاف یا اتحادی برسیم. این کار امکانپذیر هست، البته خیلی پیچیده و سخت هست. ضمناً شرایط آن روز که ما تصمیم گرفتیم با امروز خیلی متفاوت هست، اما در عین حال نمیتوانیم بگوییم کاملاً منتفی هست.
باید دستگاه اطلاعاتی را تقویت کنیم
پس در بخش نظامی باید خودمان را تجهیز کنیم و پیشرفته شویم و مشکلات علمی و فنی را حل کنیم؛ ضمناً باید به فکر نوعی ائتلاف یا اتحاد نظامی با دیگران هم باشیم. مسأله دوم و سومی هم وجود دارد که به نظر من از این اولی کمی آسانتر هست. دومیش اینست که دستگاه اطلاعاتی را تقویت کنیم؛ دستگاه اطلاعاتی را قوی کردن سادهتر از اینست تا اینکه سیستم پدافندی و آفندی، جنگندهها و موشکهای ضدهوایی، موشک زمین به زمین و صدها مورد دیگر که پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و زمانبر هم هست، نوسازی کنیم. اما تقویت اطلاعاتی، هم ضد اطلاعات و در مجموع قدرت اطلاعاتی به مراتب آسانتر هست. به نظر من بعد از جنگ ۱۲ روزه اگر در این چندین ماهه ما میتوانستیم در تهران ۱۰۰ نفر و یا حتی ۲۰ نفر از جاسوسهای موساد را دستگیر میکردیم، در سال ۱۴۰۴ دستگاههای اطلاعاتی ما در تهران ۱۰۰ نفر جاسوس را دستگیر میکردند، در سراسر کشور ۵۰۰ یا هزار نفر را دستگیر میکردند، هم به مردم روحیه میدادند و هم بازدارندگی را بالا میبردند. همین بحثی که مقام معظم رهبری هم فرمودند که شرایط «نه جنگ، نه صلح»، شرایط خوبی نیست. چون در این شرایط سرمایهدار سرمایهگذاری نمیکند. تولید را بالا نمیبرد، فعالیت اقتصادی کلاً با مشکلات همراه خواهد گردید. نمیدانند روز آتی یا دو ماه دیگر چه خواهد گردید، آیا جنگی رخ میدهد یا نه؟ راهش چیست؟ چطور میتوانیم نه جنگ و نه صلح را حل کنیم، خب صلح را که ما میخواهیم ولی «نه جنگ» مهم هست. چطور بتوانیم «نه جنگ» را حل کنیم؟ به محض اینکه در بخش نظامی و در آفند و پدافند یک کار مهمی انجام بدهید دشمن خواهد فهمید چون آثارش را میبیند. حالا ممکن هست این اقدامات جنگ را به طور کامل از بین نبرد ولی حتما عقب میاندازد، حداقل چندین ماه دشمن به ناچار به فکر برنامه جدید میافتد به خاطر این پیشرفتی که ما به آن رسیدیم.
میتوانیم جنگ را عقب بیاندازیم و حتی منتفی کنیم
در بخش اطلاعاتی اگر ده جاسوس درجه یک موساد را در کشور دستگیر کنید و او بداند که افراد اصلیاش دستگیر شدهاند، طرحهایش به هم میخورد و ناچار هست از نو طراحی کند. از نو افراد جدید را نفوذ بدهد، ممکن هست این کار چندین ماه طول بکشد. «نه جنگ و نه صلح» را اینطور خواهد گردید با آن مقابله کرد، ما باید «نه جنگ» را درست کنیم، «نه صلح» که ما نمیخواهیم. صلح مسلماً مقدم بر جنگ هست. «نه جنگ» از این راه امکانپذیر هست. به نظر من این مسأله اینقدر پیچیده نیست که بگوییم امکانپذیر نیست. بله یک روزه و دو روزه نمیشود ولی از جنگ ۱۲ روزه بیش از ۳.۵ ماه گذشته، به هرحال فرصت داشتیم، از این فرصت میتوانستیم استفاده کنیم الان هم میتوانیم تا چندین ماه دیگر به نتایج خوبی برسیم، تا جنگ را عقب بیاندازیم و حتی جنگ را منتفی کنیم.
اگر بازدارندگی باشد، جنگ نخواهد گردید
اگر بازدارندگی باشد، جنگ نخواهد گردید. جنگ زمانی خواهد گردید که بازدارندگی مورد تردید قرار بگیرد والا اسرائیل که همواره میخواست با ما بجنگد، مگر تازه تصمیم گرفته؟ آمریکا همواره نمیخواسته با ما بجنگد؟ مگر همواره آمریکاییها نمیگفتند که جنگ و حمله نظامی هم روی میز هست. همه رؤسایجمهور قبلی هم میگفتند و تأکید میکردند. این را رئیسجمهور آمریکا نقل انجام میدهد – اگر درست بگوید – که خلبانهای بی-۲ در کاخ سفید گفتند ۲۲ سال هست ما و اسلاف ما برای عملیاتی که در فردو انجام دادیم تمرین میکنیم. ۲۲ سال قبل میدانید یعنی چه؟ یعنی از آن وقتی که داشتیم نطنز میساختیم، آنها دنبال حمله بودند و طراحی آن را کرده بودند و هواپیمایش را آماده کرده بودند و بمبش را ساخته بودند و خلبانها تمرین میکردند. پس دشمن که همواره میخواسته به ما حمله کند ولی وقتی که احساس انجام میدهد موازنه قوا به هم خورده، تصمیم به حمله دریافت میکند.
باید توازن قوا با اسرائیل، آمریکا و ناتو را حفظ کنیم
اگر میخواهید کشورتان را حفظ کنید در برابر دشمن و قدرتی که میخواهد به شما حمله کند باید توازن قوا را برقرار کنید، اگر این توازن قوا به هم بخورد او حمله خواهد کرد. به هم خوردن توازن قوا یعنی تصمیم دشمن به حمله. پس معلوم هست توازن قوای ما در این مقطع دچار مشکل شده هست. شاید چندین فکر میکردند باید با اسرائیل توازن قوا داشته باشیم اما ما باید با اسرائیل و آمریکا و حتی معلوم گردید با کل ناتو توازن قوا داشته باشیم. در این جنگ ناتو هم حضور پیدا کرد. اروپاییها گفتند اسرائیل این کار کثیف را به نیابت ما انجام داد. یعنی خود اروپاییها گفتند اسرائیل نیابتی ما هست و انتقام ما را دارد دریافت میکند، حالا نمیدانم مقصودشان از انتقام، اوکراین هست یا چیز دیگری هم هست، چون از مسأله اوکراین خیلی از ما عصبانی هستند، اسنپبک را به خاطر همین عصبانیت انجام دادند. البته ما که میگوییم اسنپبک نشده، ما که قبول نداریم چون میگوییم سه کشور تخلف کردهاند و شورای امنیت هم تخلف کرده هست. چون سه کشور مراحلی را که در برجام آمده را طی نکردهاند. به همین دلیل هم روسها گفتند خلاف بوده و هم چینیها گفتند، شاید هم این اولین قطعنامه در سازمان ملل هست که دو عضو دائم با آن مخالف هستند. چون قطعنامه با مخالفت یک عضو دائم به معنای وتو خواهد قرار دارای بود؛ حالا که حتی دو عضو مخالفند. حتی آنهایی که قطعنامه را قبول کردهاند، میدانند قطعنامه بسیار ضعیف و غیرقابل اجراست.
به دروغ میگویند دولت روحانی به شرق اعتنا نمیکرد
این نکته را هم در پرانتز بگویم که تمام قطعنامههای قبلی که علیه ایران تصویب گردید یعنی آن شش قطعنامهای که سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران قرار دارای بود، فصل هفتی هم قرار دارای بود که معنایش این هست که ایران مخل صلح و امنیت جهان هست. قطعنامه فصل ۷ اهمیت ویژهای دارد به خاطر مواد ۴۰ و ۴۱ و ۴۲ آن که البته معمولاً از ماده ۴۲ در قطعنامهها استفاده نمیشود چون ماده ۴۲ جنگ هست. در آن شش قطعنامه هم روس رأی مثبت داد و هم چین. در سال ۹۴ آمریکا و اروپا میگفتند اگر اسنپبک نباشد و بخواهیم از نو قطعنامهای علیه ایران تصویب کنیم، روس و چین رأی نخواهند داد.
چندین آدمهای دغل و دروغگو، اتهام میزدند و میزنند که دولت تدبیر و امید مایل نبود با شرق کار کند و همهاش چشمش به غرب قرار دارای بود و با روس و چین کار نمیکرد. در دولت قبل ما، در همه قطعنامهها که آن دو دولت رأی داده بودند، چطور در دولت تدبیر و امید غرب نگران گردید؟ اینها که همواره رأی دادهاند چطور حالا میگویند ممکن هست روس و چین وتو کنند؟ چون غرب فهمیده قرار دارای بود که ایران در دولت تدبیر و امید با دو کشور به سمت روابط راهبردی پیش میرود و لذا اگر بخواهند قطعنامهای علیه ما صادر کنند آنها رأی نخواهند داد کمااینکه در دولت ما قطعنامههای دیگری در موضوعات دیگر غیر از برجام پیش آمد که روسها و چینیها وتو کردند، این موضوع دروغ این دغلکاران را افشا انجام میدهد که میگویند دولت روحانی چشمش به آمریکا و اروپا قرار دارای بود و اعتنا نمیکرد به شرق.
شما بدانید بعد از برجام بالاترین قراردادی که درباره آن با کشورهای دنیا مذاکره کردیم با چین قرار دارای بود. آقای شیجینپینگ به تهران قول داد که ۴۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند. حالا کشورهای دیگر هم بودند مثل چندین اروپاییها که ۱۰ یا ۱۲ میلیارد مطرح کرده بودند، ولی ۴۰ میلیارد را بانکهای چینی به ما قول داده بودند. بعد از داستان خروج ترامپ از برجام قرار دارای بود که آنها عقبنشینی کردند.
دوگانه «جنگ یا تسلیم» غلط هست
ما باید کاری کنیم که برگردیم به قدرت بازدارندگی. در بخش نظامی، در بخش اطلاعاتی و یک بخش دیگر هم که به نظر من مهم هست و آن بخش دیپلماسی و سیاست خارجی هست. درست هست که مذاکره الان سختتر و مشکلتر شده و پیدا کردن راه یک مقدار پیچیده هست ولی به هر حال نمیتوانیم بگوییم ما در شرایط فعلی نمیتوانیم با دنیا مذاکره کنیم. این حرف درست نیست که یا جنگ هست یا تسلیم. این دوگانه غلطی هست که یا باید بجنگیم و اگر نجنگیم باید تسلیم شویم. ما میتوانیم هم نجنگیم هم تسلیم نشویم و راه دیگری را پیدا کنیم، یعنی راه تعامل را پیدا کنیم، در پی بحث برد - برد باشیم که اساس سیاست خارجه و توافقات خارجی دولت تدبیر و امید قرار دارای بود. امروز هم امکانپذیر هست که با دنیا مذاکره و مسائلمان را با دنیا حل کنیم البته کمی پیچیده و سخت هست.
البته همه میدانند که در مذاکره با دیگر کشورها هیچوقت به هدف صد درصد خود نمیرسید طرف مقابل هم به هدف صد درصد نمیرسد، اگر شما بخواهید به صد درصد برسید یعنی مذاکره بیمذاکره. یعنی همان کاری که دولت قبل از ما انجام میداد که دنبال صد درصد قرار دارای بود و به هیچ کجا نرسیدند و مرتب قطعنامه علیه کشور گرفتند. اگر کشور مقابل هم بخواهد به صد درصد برسد او هم راه به جایی نمیبرد. ما باید صد درصد را قبول کنیم که به ۸۰ یا۷۰ درصد میرسیم، او هم باید قبول کند به جای صد درصد به ۳۰ یا ۴۰ درصد میرسد.
مهمترین مسأله رابطه با ملت هست
اما مسأله مهمتر از بحث نظامی و اطلاعاتی و دیپلماسی، رابطه با ملت خودمان هست؛ بالاترین قدرتی که در جنگ ۱۲ روزه در برابر آمریکا، اسرائیل و ناتو و حتی چندین از کشورهای منطقه قرار دارای بود، ملت ما با قدرت ایستادگی کرد و به آنها اعتنایی نکرد. از آنها روی برگرداند. به آنها بیان کرد ما تسلیم شما نمیشویم. به آنها بیان کرد ما گرچه از این حاکمان رنجیدهایم، گله داریم و ناراحتیم اما متجاوزین را به کشور راه نمیدهیم که پا روی خاک پاک میهنمان بگذارند؛ مخصوصاً رژیم کثیفی مثل اسرائیل.
یکی از اشتباهات بزرگ اینها این قرار دارای بود که اسرائیل را فرستادند جلو. اسرائیل منفور هست نه در ایران بلکه در میان همه ملتهای منطقه. اخیراً به نظر من اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان خیلی صدمه دیده هست. در این دو سال افکار عمومی دنیا علیه اسرائیل شده، یعنی جایگاه اسرائیل در افکار عمومی دنیا تغییر کرده، نه فقط در منطقه و در کل اروپا حتی در خود آمریکا. اینکه شما میبینید تظاهرات بزرگ در اروپا برگزار خواهد گردید به خاطر همین نفرت عمومی هست. در خبرگزاریها قرار دارای بود که در لندن تظاهرات ۵۰۰ هزار نفری برگزار گردید. خیلی مهم هست آنها که در اروپا زندگی کردهاند میدانند تظاهرات صد هزار و دویست هزار نفری هم به ندرت اتفاق میافتد تا چه رسد به ۵۰۰ هزار نفری.
اسرائیل از لحاظ حقوقی هم شکست خورد و در دادگاه لاهه محکوم گردید، همه مجامع بینالمللی و حقوق بشری از دبیرکل سازمان ملل گرفته تا تا نهادهای حقوق بشری همه اسرائیل را محکوم کردند، هیچ یک حامی اسرائیل نبودند.
از طرف دیگر، کشورهای منطقه هم برخلاف آنچه آنها ادعا میکنند فهمیدند که خطر اصلی در منطقه اسرائیل هست. قبلاً تبلیغ میکردند که خطر اصلی ایران هست. در این مدت برایشان روشن گردید مخصوصاً بعد از حمله اسرائیل به قطر که اسرائیل خطر بزرگ منطقه هست. اسرائیل ضررهای جبرانناپذیری کرده، حالا به غیر از صدمههای اقتصادی و مسأله مهاجرت معکوس.
معنی ندارد بار بر گُرده اکثریت مردم و امتیاز برای اقلیت کوچک باشد
اما آنچه برای ما مهم هست بحث ملت بزرگ ایران هست. این ملت در این جنگ ۱۲ روزه با همه قدرت در کنار ایران ایستاد نه در کنار ما حاکمان. فکر میکنیم اینها آمدند به سمت ما و دست روی سینه گذاشتند و گفتند که شما خیلی آدمهای خوبی هستید ما اشتباه میکردیم. نه! دست رو سینه گذاشتند در برابر ایران، تمامیت ارضی و منافع ملی. گفتند ما ایرانی هستیم و برای ایرانمان فداکاری میکنیم. سرود ای ایران هم خواندند. حتی مداحها هم ای ایران خواندند. ما باید این حس را تقویت کنیم. چطور باید تقویت کنیم؟ چطور به حماسه ملت پاسخ بدهیم؟ یعنی هرچه بار هست بر گُرده اکثریت مردم باشد و هرچه امتیاز هست برای اقلیت کوچک باشد؟! اینکه معنی ندارد. جنگ ۱۲ روزه که تمام شده قرار دارای بود اوایل یک نسیم خوبی دارای بود میوزید، یک دفعه این نسیم قطع گردید. حالا فکر میکنند که این جنگ به زودی شروع نمیشود و عقب افتاده لذا دوباره برگشتند به بداخلاقیهای قبلیشان.
ما باید در برابر ملت تواضع کنیم و سر فرود بیاوریم. حالا میگویند فلان چیز، فلان مسأله را مجلس تصویب کرده هست. مگر مجلس رأی چندین درصد مردم را دارد؟ حالا اگر رأی هم داشته باشند. کار آنها هم قانونی باشد. اگر یک موضوعی برای ما روشن باشد که ۸۰ درصد مردم مخالف آن هستند، قانونگذاری در مقابل نظر ۸۰ درصد مردم یعنی چه؟ این که قانون نیست. اصلاً وقتی یک چیزی را ۹۰ درصد مردم مخالفند، خواهد گردید بگوییم چون در مجلس رأی داده و شورای نگهبان هم امضا کرده پس همه باید مطیع باشند؟ چه ارزشی دارد کار شما؟ بله یک وقتی هست که ۵۰ درصد این طرف ۵۰ درصد آن طرف، حتی ۴۰ درصد این طرف، ۶۰ درصد آن طرف هستند قابل قبول هست اما اگر ۹۰ درصد این طرف و ۱۰ درصد آن طرف هستند، اینکه قانون نمیشود. البته ظاهرش نمیتوانیم ایراد بگیریم. به ظاهر قانونی هست چون مجلس رأی داد و شورای نگهبان امضا کرده، بله ظاهرش قانونی هست اما روح آن هم قانونی هست؟! مثل یک گردویی هست که مغزش فاسد هست و پوستش خیلی قشنگ هست ولی وقتی باز میکنید مغزی وجود ندارد.
مردم باید بعد از جنگ ۱۲ روزه اصلاح در امور را ببینند
ما باید به مردم احترام کنیم، به افکار مردم احترام کنیم، باید نوکر مردم باشیم. ما غیر از نوکری کار دیگر و وظیفهای نداریم. بالاترین مقام حکومتی هم نوکر ایران و نوکر ملت ایران هست. تمام مقامات در کشور نوکر ملتاند. به قول مرحوم مدرس – خدا رحمتش کند – در مجلس بیان کرد ما باید نوکر مردم باشیم. یک نماینده بلند گردید بیان کرد آقا ما نوکر هستیم؟ مدرس بیان کرد: بله، بیان کرد: آنچه من میفهمم پیغمبر هم آمد برای خدمت به مردم، کار دیگری نداشت. آمد به مردم خدمت کند. ما همه باید خادم مردم باشیم و به مردم خدمت کنیم.
راهش اصلاح هست. باید در امور سیاسی به سمت اصلاح برویم. باید در امور خبری و رسانهای به سمت اصلاح برویم. باید در زمینه اجتماعی به سمت اصلاح برویم. باید در زمینه اقتصادی به سمت اصلاح برویم. نمیشود اصلاح نکنیم. مردم باید این اصلاح را بعد از جنگ ۱۲ روزه ببینند. با چشمانشان هر روز باید ببینند که یک اصلاحی انجام شده هست. آن وقت روبهروی اسرائیل و آمریکا و ناتو بازدارندگی قدرتمندی ایجاد خواهد گردید.
مردم از روز آتی ببینند که قانون را در بحث انتخابات در ۴ مورد اصلاح کردیم که اگر عده زیادی از مردم به یک فردی علاقه دارند یا ۶۰ درصد مردم علاقه دارند، یک جمع کوچک نمیتواند او را رد کند. اصلاح کنید قانون را! اینکه اسلام از دست نمیرود. انتخابات برای چیست؟ انتخابات برای این هست که یک فردی که رئیسجمهور خواهد گردید نماینده ملت ایران باشد، یک فردی که به مجلس میرود نماینده ملت ایران باشد.
صداوسیما دنبال ایجاد اختلاف و دروغ و تهمت هست
ما به فکر خواست و نظر مردم باشیم، برویم خودمان را اصلاح کنیم. این چه رسانه ملی هست که داریم؟ دنبال یک جناح خاص و یک اقلیت هست. هر روز یک کاری انجام میدهد که مردم تنفر بیشتری پیدا کنند. یک کاری نمیکند که مردم را علاقهمند بکند. دنبال ایجاد اختلاف هست، دنبال دروغ و تهمت به این و آن. حالا من که نگاه نمیکنم، نه رادیو را گوش میکنم نه تلویزیون را نگاه میکنم چون هر وقت که نگاه میکنم میبینم که در عمق برنامههاشان ضرر ملی هست. علیه اتحاد ملی فعالیت میکنند. علیه انسجام ملی کار میکنند. متأسفانه در چارچوب اسلام کاری نمیکنند. گویی قبول ندارند که در اسلام، اخلاق اصل هست. فرمود إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ این گفته پیغمبر(ص) را گویی قبول ندارند. میگویند پیغمبر آمد حکومت کند. میگویند اصلش حکومت هست بقیهاش که چیزی نیست. اینها اشتباه میکنند، اصلش اخلاق هست نه اینکه حکومت باشد. شما سوراخ دعا را گم کردهاید، شما اسلام را نفهمیدید. پیغمبر حکومت کرد ولی حکومتش هم برای این قرار دارای بود که اخلاق حسنه را مستقر کند. نه اینکه بداخلاقی مستقر شود. پیغمبر عشقی به حکومت نداشت، پیغمبر عشق به اخلاق و اطاعت خدا و وحدت و اخوت مسلمانان دارای بود. عشق پیغمبر به اینها قرار دارای بود. عشق پیغمبر که حکومت کردن بر مردم نبود. مگر امیرالمومنین(ع) دنبال حکومت کردن قرار دارای بود؟ فرمود به اندازه کفش پاره من حکومت شما برای من ارزش ندارد، مگر اینکه حقی را بتوانم اقامه کنم یا باطلی را از بین ببرم و ظلمی را از بین ببرم. اصل این هست. اصل از بین بردن ظلم هست، کنار زدن باطل هست، اجرای حق هست نه اینکه من روی صندلی قدرت بنشینم. ما باید دنبال اخلاق باشیم ما باید قدم به قدم برویم جلو. خدا شاهد هست اگر یک قدم درست برداریم اگر مردم ۴۰ درصد با ما هستند خواهد گردید ۴۵ درصد، اگر قدم دوم را درست برداریم خواهد گردید ۵۰ درصد، اگر قدم سوم را درست برداریم خواهد گردید ۵۵ درصد. مگر از اصلاح چه ضرری کردیم؟ مگر از اخلاق حسنه چه ضرری کردیم، صداوسیما را یک سال ملی کنیم ببینیم ضرر میکنیم یا منفعت؟ همهاش جناحی و گروهکی بودن؟ یک بار بیاییم آن را ملی کنیم. اشکال که ندارد امتحان کنیم. اگه بد قرار دارای بود سال بعد دو مرتبه جناحی کنیم.
اساس اقتصاد بخش خصوصی هست
ما در کشور اقتصادمان را باید درست کنیم. فقط در شعار میگوییم مردم. در اقتصاد مقاومتی مگر مردمی شدن یک اصل نبود تا اقتصاد مال مردم شود؟ آیا این اقتصاد مال مردم هست؟ واقعاً هرچه بنگاه بزرگ هست یا این نهاد دارد یا آن نهاد. یا این خصولتی هست یا آن خصولتی یا دولت دارد! بدهیم به مردم. اساس اقتصاد بخش خصوصی هست. بعد از بخش خصوصی اگر مواردی لازم و ضروری هست دولت باشد. بعد هم در مواردی اگر تعاونی میتواند، فعال شود. ما در قانون اساسی خصولتی نداریم، نیروی مسلحی که دنبال اقتصاد باشد دیگر بازدارندگی ندارد. همهاش دنبال اقتصاد و به فکر پول هست. درحالی که باید برود دنبال وظیفه ذاتی خودش و آن را انجام بدهد.
بیاییم این اقدامات اساسی را برای کشور انجام بدیم. لااقل دو قدم برداریم. چندین قدم برای اصلاح جامعه، برای خواست مردم، نه خواست ۵۵ درصد لااقل خواست ۹۰ درصدی مردم برداریم. دهها مورد من سراغ دارم که بالای ۸۰ درصد یا حتی ۹۰ درصد مردم، جزو خواستشان هست. در شرایطی که امروز هستیم دولت و همه حاکمیت باید به فکر رفع مشکلات مردم باشند.
توقف رشد تورم به مردم امید میدهد
دو موضوع الان برای مردم خیلی مهم هست یکی امنیت و دیگری معیشت هست. امنیت را بتوانیم درست کنیم، مردم را بتوانیم به آینده امیدوار کنیم. معیشت مردم را هم در حدی که بتوانند زندگی معمولی داشته باشند تأمین کنیم، حالا رشد و توسعه اقتصاد بماند. این حداقلی هست که باید انجام دهیم، لااقل یک مورد برویم دنبالش. دولت یا حاکمیت همه تلاششان را بکنند ظرف یک سال آینده رشد تورم را متوقف کنند. این به مردم امید میدهد. چطور خواهد گردید این کار را کرد؟ به نظرم خیلی پیچیده نیست. مرتب مالیات را اضافه نکنیم، به جایش جلوی قاچاق را بگیریم. شما که میگویید اینقدر گازوئیل و بنزین قاچاق خواهد گردید که ارزش آن بیش از آن مالیاتی هست که میگیرید. اینها را درست کنیم. نیروهای انتظامی و نظامی اقدام کنند. ما در دوره خودمان امنیت انتظامی و مبارزه با قاچاق را در خلیج فارس به سپاه پاسداران واگذار کردیم و گفتیم سپاه این کار را انجام دهد چون نیروی انتظامی توان کافی ندارد.
باید کاری کنیم که مردم احساس راحتی کنند. چندین کار را انجام دهید. در قدم اول نقدینگی را مهار کنید. به بانکها اولویت بدهید برای سرمایه در گردش، برای رشد تولید و سوم اینکه ارز آنچه که صادرات خواهد گردید - انشاءالله نفتی که برمیگردد - غیرنفتیاش هم برگردد. وقتی برگردد یک مقدار قیمت ارز در بازار مهار خواهد گردید. این سه تا کار را انجام بدهید، بر مهار تورم تاثیر زیادی خواهد دارای بود. البته دهها کار دیگر هم باید بشود ولی اگر همین سه مورد بتوانند انجام دهند و تورم را مهار کنند امیدی به جامعه داده شده هست.
البته روشن هست که اگر تحریم برداشته شود خیلی مؤثر خواهد قرار دارای بود، آن سر جای خودش محفوظ که آثارش را هم قبلاً ما دیدهایم. به هرحال حتی قبل از اینکه برجام عملیاتی و اجرایی بشود، علیرغم ناسپاسیها آثارش در اقتصاد ظاهر گردید.
رهبری فرمودند بار سنگین برجام را به تنهایی به دوش نگیرید
اینجا یاد میکنم از مراحم رهبر معظم انقلاب، وقتی برجام میخواست تصویب شود من نظرم این قرار دارای بود که لازم نیست به مجلس برود و فقط در شورای عالی امنیت ملی تصویب کنیم. بعضی از دوستان مجلسی حتی رئیس مجلس نظرشان این قرار دارای بود که برجام باید برود در مجلس و تصویب شود. آقا به من فرمود که شما مخالفید گفتم بله. بیان کرد چرا؟ من دلایلم را خدمت ایشان گفتم، ایشان به من فرمود من به شما میگویم بگذارید برود مجلس. گفتم چرا؟ بیان کرد این بار سنگین را شما به تنهایی به دوش نگیرید، بعدها یک عده پیدا میشوند سر هر چیزی شروع میکنند به ایراد گرفتن و شما را اذیت میکنند. واقعاً با مرحمت و لطف این را فرمود بگذار برود مجلس، به نفع شماست.
حتی وقتی داشتیم روی بندهای برجام بررسی میکردیم آن اوایل بعد از توافق موقت ژنو که برای توافق دائم کار میکردیم، ایشان به من فرمودند که شما چندین نفر دیگر را هم شریک کنید که همه بار به دوش شما نباشد و واقعاً هم پدرانه به من میگفتند. ایشان بیان کرد در همه این کارها یک جلسهای درست کنید که دیگران هم باشند و نظر بدهند، لذا ما یک جلسه گذاشتیم، تمام موارد برجام را در آن جلسه هستهای بررسی میکردیم. من بودم آقای ولایتی قرار دارای بود، آقای لاریجانی قرار دارای بود، آقای صالحی قرار دارای بود، آقای شمخانی قرار دارای بود، آقای ظریف قرار دارای بود، چندین اوقات آقای عراقچی و تختروانچی هم بودند، آقای نهاوندیان هم در جلسه قرار دارای بود، البته وزیر خارجه و چندین اوقات معاونین او هم بودند، تمام برجام آنجا بررسی گردید. چندین روز قبل از اینکه برجام میخواست تصویب شود در ۲۳ تیر ۹۴، هفتادمین جلسه را ما تشکیل دادیم، ۷۰ جلسه در طول آن یکسال و چندین ماه تشکیل شده قرار دارای بود. این به غیر از جلساتی قرار دارای بود که خدمت مقام معظم رهبری میرفتیم، رؤسای سه قوه و چندین از مقامات دیگر بودند. همه مواردی را که ما میخواستیم عملی نبود. ما صد درصد میخواستیم، همه ما هم میدانستیم که این صد درصد نخواهد گردید. ولی خب لازم قرار دارای بود بگوییم صد درصد را تا مذاکرهکنندهها بر مبنای صد درصد حرکت کنند ولی میدانستیم که همه صد درصد عملی نخواهد گردید. همه راضی بودیم با درصد بالا. ایشان محبت کردند، این برجامی که شورای عالی امنیت ملی تصویب کرد، مجلس تصویب کرد، شورای نگهبان تصویب کرد. این همه جلسات خدمت رهبری داشتیم. حالا ببینید یک عده چه حرفها میزنند. بعضی از آنها سوابقشان روشن هست که آنها چه کردهاند و حالا مدعی شدهاند.
«نه جنگ» را محقق کنیم
پس در شرایط فعلی به نظر من دو سه اقدام باید دولت و حاکمیت انجام بدهد برای تحقق خواست مردم. در بخش اقتصادی انجام دهد تا مردم نسبت به آینده امیدوار شدند.
اگر ما قدرت ملیمان را بالا ببریم جنگ نمیشود. شما از من میپرسید جنگ خواهد گردید یا نه؟ میگویم اگر قدرت نظامی و اطلاعاتی و سیاسی و دیپلماسی را بالا ببریم و بالاتر از همه قدرت ملی را بالا ببریم جنگ نخواهد گردید. اگر این کارها را نکنیم احتمالاً جنگ خواهد گردید. پس آن نکتهای که رهبری فرمود «نه جنگ، نه صلح» به نفع کشور نیست. کاری کنیم که «نه جنگ» را محقق کنیم و این کار شدنی هست. انشاالله. خدا به همه ما توفیق بدهد.
و السلام علیکم و رحمتالله و برکاته.
دیدگاهها