انتقاد هاشمی طبا از سخنان رئیس جمهور در نشست با فعالان بخش خصوصی | ما چه فکر می‌کردیم و چه شد؟ | آیا دولت برای صنایع ارز ندارد و برای دیگران ارز دارد یا اینکه مطلقا ارز ندارد؟
کد خبر : ۸۱۲۰۳۱
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
-
زمان : ۰۸:۰۵
|
دسته بندی: اسلایدر

انتقاد هاشمی طبا از سخنان رئیس جمهور در نشست با فعالان بخش خصوصی | ما چه فکر می‌کردیم و چه شد؟ | آیا دولت برای صنایع ارز ندارد و برای دیگران ارز دارد یا اینکه مطلقا ارز ندارد؟

پول و تجارت:یکی از وابستگان دولت شخصا به من بیان کرد که دولت نمی‌تواند با قداره‌بندها روبه‌رو شود. یا دولت با ارز خود طلا می‌خرد و وارد انجام می‌دهد، البته نه برای ذخیره‌سازی، بلکه برای ضرب سکه و فروش در بازار. یا دولت دو میلیارد دلار ارز برای واردات اتومبیل بنزین‌سوز و کلی ارز برای تولید اتومبیل بنزین‌سوز (ارزسوز) می‌دهد، ولی برای واحدهای تولیدی ارز نمی‌دهد. به هرکسی بگویی دلیل می‌آورد که من بی‌تقصیرم.

به گزارش پول و تجارت، سیدمصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت:

 صرف‌نظر از آنکه سخنگوی دولت به جای سخنگویی، سخنرانی انجام می‌دهد و گاه سیاست‌گذاری، اصولا نشست‌های رئیس‌جمهور با افراد مختلف بسیار کوتاه، ضعیف و مجمل انعکاس می‌یابد و معلوم نیست آدم‌هایی که به ملاقات رفته‌اند، چه گفته‌اند و رئیس‌جمهور چه فرمایشی کرده هست و از همه بدتر آنکه در فضای مجازی حرف‌های تقطیع‌شده‌ای به نمایش درمی‌آید که گاه وهم‌انگیز هست .

ازجمله مطالبی که به صورت بسیار ناقص درج و منعکس شده، جلسه رئیس‌جمهور با اتاق‌های بازرگانی و بخش خصوصی قرار دارای بود. نمی‌دانیم آنها که دور میز نشسته بودند، چه گفته‌اند، اما چندین سخنان رئیس‌جمهور منتشر گردید که محتوای آن حاکی از شکایت از صدور بی‌مورد مجوز برای صنایع، ارزخواهی بی‌جهت صنایع، لزوم صادرات کالای صنعتی، بی‌حاصل‌بودن شهرک‌های صنعتی و نداشتن ارز برای واحدهای صنعتی قرار دارای بود.

نظر به آنکه این سخنان عکس‌العمل نیکویی در جامعه و به‌ویژه جامعه صنعتی نمی‌گذارد و برای استحضار بیشتر به این نکات اشاره می‌کنیم و البته بعید هست که در آن جلسه توضیحات لازم از سوی حاضران داده نشده باشد، ولی معمولا سخنان رئیس‌جمهور فصل‌الخطاب جلسه هست و با صلوات جلسه ختم خواهد گردید.

1- اینکه صنایع باید صادرکننده باشند، حرفی درست هست و صنعت باید ارز مورد نیاز خود را به دست بیاورد. در سال‌های گذشته مسئولان و کارآفرینان صنعتی به‌جد در این زمینه کوشیده‌اند، اما همواره مشکلاتی که ریشه در سیاست‌های داخلی و طبعا عکس‌العمل‌های خارجی دارد، مانعی بزرگ برای صادرات بوده هست.

صادرات تجاری نیاز به زمینه‌سازی و حمایت سیاسی دارد. اگر از این مشکل و همه مشکلات داخلی مثل حمل‌ونقل، گمرک و مجوزها بگذریم، می‌پرسیم چگونه صادرکننده‌ای که نمی‌تواند از طریق بانک ارز خود را منتقل کند، کالا صادر کند؟‌ وقتی روابط بانکی بین‌المللی قطع هست، صادرکننده مگر می‌تواند ارز خود را منتقل کند؟ آری از طریق واسطه‌ها و دلال‌ها با 30 درصد کسر مبلغ و ریسک وصول‌نشدن. گاه بانک مرکزی اجازه ورود ابزار و مواد اولیه مورد نیاز صادرکننده با ارز خودش را نمی‌دهد و او را حواله به ثبت سفارش می‌دهد که چندین اوقات ماه‌ها قطع و متوقف خواهد گردید و نیز پس از ثبت سفارش، تأمین ارز خیلی وقت بلاتکلیف می‌ماند. صادرکننده اگر با زحمت و مرارت بتواند کالا را فراهم کند، باید ریسک کند و کالا را بدون مدرک بفرستد. شاید دل خریدار به رحم آید و پولش را بدهد! آن‌هم به شرحی که گذشت.

2- اینکه مجوزهای بی‌جهت صادر شده، نمی‌تواند یک حکم کلی باشد. اصلا در سیاست‌هایی هم که گه‌گاه از طرف دولت اعلام یا حمایت شده هست، صدور مجوز را بلاوجه می‌دانند و اختیار را به افراد می‌دهند و ظاهرا درگاه دولت هم برای صدور مجوز در صورت استنکاف دستگاه‌های اجرائی تشکیل شده هست. اما همه مجوزها براساس نیاز داخلی به کالای مدنظر و احیانا صادرات صادر شده هست. حال اینکه سیاست‌های داخلی و خارجی حکمرانی با تولید و صادرات هماهنگی ندارد، بحث جداگانه‌ای هست.

3- اینکه شهرک‌های صنعتی معلوم نیست چه‌کاره‌اند و در آن آشفتگی هست‌ هم حرف درستی نیست. شهرک‌های صنعتی براساس قانونی که به تصویب مجلس رسیده، هویت مشخصی با وظایف معلومی دارند. به‌طور خلاصه، شهرک‌های صنعتی برای تسهیل در امور زیربنایی مورد نیاز صنایع تشکیل شده‌اند و ازجمله وظیفه دارند تا زمین، آب، برق، گاز و مخابرات را در اختیار دارندگان مجوز احداث صنعت بگذارند. اگر اکنون بخش مهمی از صنایع واقع در شهرک‌های صنعتی تعطیل و نیمه‌تعطیل هست یا واحدهای نیمه‌ساخته در آن وجود دارد، بیشتر مرتبط با آثار سیاست‌های حکمرانی و مشکلات اداری هست تا خواست کارآفرینان. البته در چندین کشورها چندین شهرک‌های صنعتی برای موضوع خاصی تشکیل شده‌اند، مثل سیلیکون‌ولی آمریکا، اما نوعا شهرک‌های صنعتی در دنیا برای موضوعات متنوع تأسیس می‌شوند، به‌علاوه آشفتگی فرضی آنها ناشی از سیاست‌های حکمرانی هست که موجب رکود سرمایه شده هست.

4- اینکه دولت ارز ندارد به صنایع بدهد، شاید حرف درستی باشد و اصولا صنایع باید ارز خود را از طریق صادرات تهیه کنند. اما سؤال اینجاست که آیا دولت برای صنایع ارز ندارد و برای دیگران ارز دارد یا اینکه مطلقا ارز ندارد یا اولویت‌های ارزی دولت برتر از رفع مشکلات صنایع هست؟ اینکه چندین با رابطه ارز می‌گیرند، به خود دولت و بانک مرکزی مربوط هست و دولت باید خود را اصلاح کند، نه آنکه حل مسئله را به بخش خصوصی حواله کند. آنچه می‌شنویم و می‌فهیم، آن هست که دولت اولویت‌هایی را برای خود بدون اعلام تعیین کرده هست.

مثلا دولت سالانه هشت میلیارد دلار ارز برای واردات بنزین می‌دهد که روزانه 30 میلیون لیتر بنزین به خارج قاچاق خواهد گردید. یکی از وابستگان دولت شخصا به من بیان کرد که دولت نمی‌تواند با قداره‌بندها روبه‌رو شود. یا دولت با ارز خود طلا می‌خرد و وارد انجام می‌دهد، البته نه برای ذخیره‌سازی، بلکه برای ضرب سکه و فروش در بازار. یا دولت دو میلیارد دلار ارز برای واردات اتومبیل بنزین‌سوز و کلی ارز برای تولید اتومبیل بنزین‌سوز (ارزسوز) می‌دهد، ولی برای واحدهای تولیدی ارز نمی‌دهد. به هرکسی بگویی دلیل می‌آورد که من بی‌تقصیرم و ازجمله دولت و بانک مرکزی که این یکی بیان می‌کند اصلا من ارز ندارم، ارزها دست تراستی‌های بیگانه هست و در اختیار من نیست و من فقط ثبت می‌کنم. واقعا به قول معروف حبّذا! ما چه فکر می‌کردیم و چه گردید؟

 

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه