به گزارش پول و تجارت، مرتضی الویری، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی گفتگویی با خبرآنلاین انجام داده هست که در ادامه میخوانید:
* آقای الویری! آقای پزشکیان خروجی جلسات اصلاحطلبان و جبهه اصلاحات در ایام انتخابات بودند، اما با گذشت چند ماه از آغاز دولت ایشان، اصلاحطلبان مخالفتهای شدیدی با عملکرد دولت داشته و انتقادات زیادی را مطرح کردهاند. به نظر شما علت این مخالفتها و انتقادات چیست؟
آقای پزشکیان قول و قرارهایی با مردم گذاشت و مردم نیز طبیعتاً انتظار داشتند که رفتهرفته آن وعدهها عملی شود. اما متأسفانه، هم مردم و هم اصلاحطلبان مشاهده کردند که آقای پزشکیان نتوانست به آن وعدهها عمل کند یا با وجود توانایی، به دلایلی از انجام آنها خودداری کرد. بهعنوان مثال، انتظار میرفت در جهت بهبود وضعیت اقتصادی کشور اقداماتی صورت گیرد، سایهی جنگ از کشور دور شود، تحریمها کاهش یابد، فیلترینگ برداشته شود و زندانیان سیاسی و محصورین آزاد شوند. چندین از این موارد، خارج از اختیار آقای پزشکیان قرار دارای بود، اما در چندین دیگر انتظار میرفت ایشان برخوردی قاطعتر و جدیتر داشته باشند.
البته بخشی از اصلاحطلبان هنوز از عملکرد فعلی آقای پزشکیان دفاع میکنند. به نظر من روندی که در حال پیش رفتن هست، روال منطقی و مناسبی نیست و آیندهی روشنی را نوید نمیدهد.
پزشکیان رئیسجمهور بدشانسی هست
* آیا قبول دارید که آقای پزشکیان رئیسجمهور بدشانسی بودند؟
بله، همینطور هست. بهمحض آغاز به کار ایشان، اسماعیل هنیه بعد از مراسم تحلیف ترور گردید و مسئلهی جنگ پیش آمد. حوادثی غیرمنتظره رخ داد که شرایط را پیچیدهتر کرد.
* در ادامهی همان انتقاداتی که اصلاحطلبان از آقای پزشکیان دارند، برخی میگویند چون ایشان گفته بودند اگر نتوانم به وعدههایم عمل کنم، استعفا میدهم، اکنون باید استعفا دهند. آیا طرح چنین مسئلهای در شرایط بحرانی فعلی کشور، منطقی و قابلقبول است؟
از ابتدای انقلاب، همواره در برابر انجام کارها و اصلاحاتی که باید صورت میگرفت، با افرادی مواجه بودیم که از «شرایط حساس کنونی» برای دوری از اقدامات اصلاحی می گفتند. اکنون نیز بهنظر من همین وضعیت وجود دارد. اگر بخواهیم انجام اصلاحات و تغییرات را به زمانی موکول کنیم که همه چیز آرام و بیدغدغه باشد، باید بیان کرد چنین زمانی هرگز فرا نخواهد رسید و وضعیت روزبهروز بدتر خواهد گردید. بنابراین، هنر مدیریت در این هست که بتوان در دل بحرانها، بحران را مدیریت کرد و برای نجات کشور راهی پیدا نمود.
وضعیت بحرانی کشور ما لایههای مختلفی دارد
* مدیریت بحران آقای پزشکیان را با توجه به تمام حوادثی که برای دولت ایشان رخ داد — چه آنهایی که میتوانستند بهتر مدیریت شوند و چه مواردی مانند جنگ و ترورها که خارج از کنترل ایشان بود — چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت بحرانی کشور ما لایههای مختلفی دارد. چندین از مشکلات و مسائلی که آقای پزشکیان با آن مواجه هست، با تصمیمات سخت اما ممکن، قابل حل هستند. بهعنوان مثال، یکی از چالشهای اصلی کشور، تورم بالاست. همه میدانند این تورم بالا موجب فقیرتر شدن اقشار ضعیف جامعه و افزایش آسیبپذیری آنها شده هست. راهحل این مشکل نیز مشخص هست؛ باید بودجهای متوازن تصویب و اجرا شود. عامل اصلی تورم، کسری بودجهای هست که دولت در لوایح سالانه دارد. حال این پرسش مطرح هست که آیا آقای پزشکیان در این زمینه اقدامی مشخص برای رساندن کسری بودجه به صفر از طریق صرفهجوییهای لازم و حذف دستگاه ها و سازمان های موازی انجام دادهاند؟ تا جایی که من اطلاع دارم، چنین اقدامی صورت نگرفته هست.
در حوزهی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. دخالت نیروهای امنیتی در انتخابات نظام مهندسی، نظام پزشکی و یا انتخابات شوراها که در پیش هست، آزمونهایی جدی هستند که نشان میدهند آیا آقای پزشکیان قصد ورود و اصلاح در این حوزهها را دارد یا خیر. نیز موضوع آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر و باز کردن فضای سیاسی از دیگر مطالبات جدی جامعه هست. بالاخره، ایشان رئیسجمهور کشور هستند و اگر اراده و فشار لازم را وارد کنند، میتوانند در این زمینهها اقداماتی انجام دهند. با این حال، این مطالبات همچنان بیپاسخ مانده و عملاً به نتیجهای نرسیده هست.
جلیلی رئیس جمهور میگردید، روزهای اول گرفتار جنگ می شدیم
* پیشبینی میکنید که ایشان رئیسجمهور تکدورهای باشند؟
وضعیت کشور بهگونهای هست که حتی نمیتوان شش ماه آینده را پیشبینی کرد؛ بنابراین هماکنون پیشبینی آینده کار سادهای نیست و من نمیتوانم در این زمینه اظهار نظر دقیقی داشته باشم.
* آقای الویری، اگر آقای جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳ پیروز میشدند و رئیسجمهور بودند، فکر میکنید جنگ زودتر رخ میداد یا اصلاً جنگی اتفاق نمیافتاد؟
قطعا همان روزهای اول گرفتار جنگ می شدیم و همین کارهای خیر اتفاق نمی افتاد. بهمحض اینکه آقای پزشکیان رئیسجمهور گردید، فشار بسیار زیادی به ایشان وارد کردند تا بهخاطر شهادت اسماعیل هنیه، عملیات نظامی علیه اسرائیل انجام دهد. اما ایشان مقاومت کرد و همین تصمیم عاقلانه باعث گردید در آن مقطع، وقوع جنگ به تأخیر بیفتد. با این حال، پس از شهادت حسن نصرالله، نظر آقای پزشکیان تغییر کرد و عملیات نظامی انجام گردید که به ضرر ما تمام گردید و در آن مقطع صدماتی دیدیم.
متأسفانه، حاکمیت مشکل امروز را به روز آتی موکول انجام میدهد
* تقریباً در هر بحرانی که در کشور پیش میآید، مانند جنگ ۱۲ روزه، اعتراضات سراسری در سال ۱۴۰۱ و سایر بحرانها، صحبت از اصلاحات ساختاری در کشور مطرح میشود. اما وقتی آن بحران فروکش میکند و زمان میگذرد، این بحثها به فراموشی سپرده میشوند. چرا این اصلاحات در کشور انجام نمیشود؟
علت این هست که حاکمیت شجاعت انجام اصلاحات ساختاری را ندارد. ایران از نظر ذخایر زیرزمینی، حدود ده درصد ذخایر دنیا را در میتواند؛ از نظر نفت و گاز در رتبه دوم جهان قرار دارد؛ و از نظر تنوع اقلیمی و جاذبههای توریستی نیز وضعیت بالایی دارد. با این حال، چرا این بحرانهای متنوع ما را گرفتار کردهاند؟ علت این هست که در نظام حکمرانی ما مشکل وجود دارد. این نظام حکمرانی، برای رفع ایرادات خود، نیاز به اصلاحات ساختاری دارد؛ اما هیچگاه حاضر نشدیم این اصلاحات را انجام دهیم.
برای نجات کشور، ما نیازمند اصلاح سیاست خارجی و چرخشهای جدی در دیدگاههایمان درباره تعامل با کشورهای دنیا هستیم. در حوزه سیاست داخلی نیز نیاز به برگزاری انتخابات آزاد و حضور اقشار مختلف مردم با سلیقههای گوناگون داریم. در حوزه اقتصادی و رفع ناتراضی ها، نیازمند انجام جراحی های سخت اما ضروری هستیم. متأسفانه، حاکمیت مشکل امروز را به روز آتی موکول انجام میدهد. اما نمیداند حل مشکل، روز آتی بسیار دشوارتر از امروز خواهد قرار دارای بود.
* بعد از جنگ ۱۲ روزه اصلاحاتی در کشور صورت گرفت؟
نه متاسفانه در به همان پاشنه میگردد. نصیحت ناصحان نه تنها مورد توجه قرار نگرفت، بلکه بسیاری از افرادی که پیشنهاد اصلاح داشتند، مانند جبهه اصلاحات، با تندی با آنها برخورد گردید و پای میز محاکمه کشیده شدند.
جریانهایی وجود دارند که نان آنها در آشفتگی، بینظمی و بیانضباطی کشور هست
* موقعی که آقای پزشکیان پیروز انتخابات شدند، برخی میگفتند این نشانهای است از اینکه ما به سمت ایجاد یک سری اصلاحات در کشور میرویم. بعد از تصویب پالرمو، توقف قانون عفاف و حجاب و حتی برداشته شدن گام اول فیلترینگ، برخی معتقد بودند که نشانههایی از انجام یک سری اصلاحات در کشور است. اخیراً نیز آقای پزشکیان اشاره کردند که برخی بنگاهها با اصلاحاتی که دولت انجام میدهد، مخالفت میکنند و فشارهای زیادی علیه این اصلاحات وارد میآورند. آیا با توجه به روندی که دولت در یک سال گذشته طی کرده است، میتوان گفت که آقای پزشکیان سعی در ایجاد اصلاحاتی دارد؟ آن بنگاههایی که مخالفت میکنند، چه کسانی هستند؟
طبیعی هست که جریانهایی وجود دارند که از بازارهای آشفته بهره میبرند و نان آنها در آشفتگی، بینظمی و بیانضباطی کشور هست. اما نکته مهم این هست که مدیریت اجرایی باید در مقابل آنها بایستد، برخورد کند و برنامه خود را پیش ببرد. مشکل ما این هست که در بسیاری از موارد که امکان اجرا و عمل وجود دارای بود، عملکرد قابل قبولی از دولت ندیدیم. برای مثال، مسئله فیلترینگ تقریباً یک موضوع پیشپاافتاده و ساده قرار دارای بود که انتظار میرفت آقای پزشکیان در همان مراحل اولیه این مشکل را حل کند، ولی به نتیجهای نرسید.
یا مسئله انتخابات که پیشتر اشاره کردم؛ گسست زیادی در جامعه بین مردم و حاکمیت به وجود آمده هست. عمدهترین دلیل این هست که مردم نمایندگان خود را در جایگاههایی که باید از طریق انتخابات شکل گیرد، نمیبینند. در انتخابات نظام مهندسی، نظام پزشکی و نظایر آن، عملاً نظارت استصوابی به نحوی جاری و ساری شده هست. یعنی نهادهای امنیتی در انتخابات دخالت دارند و تعیین میکنند کدام کاندیداها اجازه حضور در این ارگانها را پیدا کنند. این دخالتها در انتخابات مجلس و شوراهای شهر که به زودی برگزار خواهد گردید، نیز وجود دارد. وقتی مردم در این زمینهها به بازی گرفته نشوند و نقشی پیدا نکنند، طبیعتاً نمیتوان از آنها انتضارحمایت دارای بود و نارضایتیها بیشتر خواهد گردید.
ارگانهایی وجود دارند که از شفافیت گریزان هستند
* منظورتان از کسانی که سود میبرند، همان کاسبان تحریم و دولت سایه هستند؟
ارگانهایی وجود دارند که از شفافیت گریزان هستند و تمایل ندارند در داخل کشور سیستمی و نظامی حاکم باشد که پاسخگو باشد و بتواند حرکتهای جریانهای مختلف را رصد کند. این تعارض همواره وجود داشته هست و اگر حاکمیت به سمت شفافیت و حاکم کردن ضوابط مشخص و روشن نرود، طبیعتاً جریانهای اینچنینی میتوانند کارهای خود را جلو ببرند.
* آقای الویری، میتوان گفت که در خصوص همان مسئله فیلترینگ که اشاره کردید، آقای پزشکیان معتقد است که باید با وفاق و بدون دعوا مسائل را حل کرد. اما برخی نیز میگویند که ایشان قدرت چانهزنی ندارد. شما با این نظر موافق هستید؟
شاید علت همین باشد. به هر حال، آقای پزشکیان فردی هست که با رأی پایین انتخاب گردید و انتخاب ایشان، اگر همانطور که خودشان اشاره کردند، حمایت رهبری نبود، صلاحیت ایشان نیز رد میگردید. بنابراین وقتی رئیس جمهور با این شرایط انتخاب شود، طبیعتاً قدرت چانهزنی بالایی نخواهد دارای بود. لذا راهحل این هست که ما برگردیم به مردم. اگر رئیس جمهور برآمده از رأی اکثریت مردم باشد و مردم بتوانند در یک انتخابات آزاد، کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب کنند، طبیعتاً آن کاندیدا توان و قدرت بالایی برای چانهزنی با رقبای خود خواهد دارای بود.
فرافکنی و انگشت اتهام به سمت دشمن خارجی بردن، مسیری اشتباه هست که چندین دنبال میکنند
* شما در مصاحبهای گفته بودید که مشکلات کشور با دیدگاههای اصلاحطلبانه حل نخواهد شد. اکنون که مکانیسم ماشه فعال شده، تحریمها بازگشتهاند و جنگی را پشت سر گذاشتیم، راهکار برای خروج از بحران و حل مشکلات کشور چیست؟
راهکار این هست که به جای تغییرات جزئی—که حتی آن تغییرات جزئی هم اکنون انجام نمیشوند—به سمت اصلاحات ساختاری برویم. اصلاحات ساختاری به این معناست که ریلگذاری تغییر کند؛ ابتدا باید قبول کنیم آنچه به دست آوردهایم، نتیجه ریلگذاری غلط و مسیر اشتباهی هست که طی کردهایم و نمیشود دیگران را مقصر بدانیم. فرافکنی و انگشت اتهام به سمت دشمن خارجی بردن، مسیری اشتباه هست که چندین دنبال میکنند. در ۴۰-۵۰ سال اخیر، کشورهایی بودند که با شرایط مشابه ، به رشدهای بالای اقتصادی دست یافته و وضعیتی بسیار بهتر از ما داشتهاند.
بنابراین اشکال در روشهایی هست که تاکنون اجرا کردهایم. به نظرم لازم هست در حوزه سیاست خارجی از تخاصم دست برداریم و تلاش کنیم مطابق با منافع ملی با تمام کشورها رابطهای صلحآمیز داشته باشیم. در حوزه داخلی و مسائل سیاسی نیز باید فضای باز سیاسی ایجاد شود، زندانیان سیاسی آزاد گردند، حصر محصورین برداشته شود و فضای باز انتخاباتی فراهم گردد تا نامزدهای واقعی مردم بتوانند رأی بیاورند.
در حوزه اقتصاد نیز نیاز به اصلاحات ساختاری و بنیادی داریم؛ برای مثال، داشتن کسری بودجهای حدود هزار همت به هیچ وجه قابل قبول نیست و طبیعتاً با چنین وضعیتی نمیتوان انتظار دارای بود که قیمتها کنترل شوند. یاد آن شعر سعدی میافتم که بیان میکند: «بر احوال آن فرد باید گریست که دخلش قرار دارای بود نوزده خرج بیست ». اما اکنون باید بگوییم که با این کسری بودجه بالا، در مقابل ۲۰ خرج، حدود ۱۳ درآمد داریم. نمیدانم باید گریه کرد یا چه کاری انجام داد.
بنابراین حل ناتراضی بودجه از ضروری ترین کارهاست که طبیعتاً تصمیمی سخت خواهد قرار دارای بود. نیز بحث استقلال بانک مرکزی برای حفظ ارزش پول ملی و مسائل مشابه شامل اصلاحات ساختاری مهم در این مقطع هستند.
حتی اصلاح قانون اساسی ضروری هست. قانون اساسی وحی منزل نیست و تمام کشورها در مقاطع مختلف، متناسب با شرایط زمانی و مکانی، قانون اساسی خود را اصلاح کردهاند. در قانون اساسی ما نیز این امکان پیشبینی شده هست. اما حاکمیت ما به نظر میآید که نه تنها در مسائل مهم و کلان اقدامی نمیکند، بلکه حتی در مسائل فرعی و جزئی نیز بسیار منفعل عمل انجام میدهد.
پزشکیان بودجه بسیاری از این ارگانها را قطع کند
* در خصوص کسری بودجه که فرمودید، آقای پزشکیان چند وقت پیش، از منابع مالی برخی نهادهای خاص انتقاد کردند و گفتند که بودجه این نهادها باید قطع شود، زیرا پول دریافت میکنند ولی اقدام قابل توجهی انجام نمیدهند. فکر میکنید ایشان این شجاعت را دارند که در لایحه جدید بودجه، این نهادها را حذف کنند و این جراحی اقتصادی را انجام دهند؟
باید به آقای پزشکیان بیان کرد که اگر بیمار قلبی به ایشان مراجعه کند، آیا مینشیند با مریض همدردی کند و مسائل و مشکلات گذشته را مرور نماید، یا دست به عمل جراحی میزند؟ انتظار از آقای پزشکیان به عنوان رئیس جمهور این نیست که با مردم همدردی کند و بگوید چندین ارگانها اعتبار و پول میگیرند ولی خروجی ندارند. با گفتاردرمانی مشکل حل نمیشود. انتظار این هست که نهادهای اینچنینی که در بودجه جا خوش کردهاند و ارقامشان بسیار بالا هست، شجاعانه اقدام کنند و لایحهای که به مجلس میدهند، لایحه بودجه متوازن باشد و بودجه بسیاری از این ارگانها را قطع کند.
حتی بسیاری از این نهادها میتوانند از بودجه دولت حذف و به نهادهایی مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس رضوی و نظایر آنها که درآمد زیادی دارند، متصل شوند. اما متأسفانه همه اینها بر بودجه عمومی تلنبار شده هست. نتیجه آن، کسری بودجه و به دنبال آن نرخ بالای تورم هست که مردم آن را به دوش میکشند.
* آقای الویری، با توجه به اینکه شما گفتید نمیتوان آینده را پیشبینی کرد، اما برخی معتقدند که با روند فعلی کشور، احتمالاً در انتخابات ریاست جمهوری آینده شاهد ظهور و بروز برخی چهرههای جدید خواهیم بود؛ مانند اتفاقی که در سال ۱۳۸۴ رخ داد. با توجه به اینکه آقای پزشکیان هم گفتهاند تمایلی به حضور دوباره در انتخابات ندارند، چقدر این احتمال وجود دارد که فارغ از چهرههایی چون آقایان قالیباف و جلیلی، رئیس جمهوری با چهرهای جدید داشته باشیم؟
آنگونه که اشاره کردم، وضعیت کشور به نحوی هست که حتی پیشبینی افق شش ماهه کار سادهای نخواهد قرار دارای بود. بنابراین من ترجیح میدهم که فعلاً برای سه سال و نیم دیگر پیشبینی نداشته باشم.
در کلانشهرها، شرکت اصلاحطلبان معنا نخواهد دارای بود
* انتخابات شوراها هم در اردیبهشت ماه برگزار میشود. اصلاحطلبان برنامهای دارند؟
میدانید که نظارت برانتخابات شوراها بر عهده مجلس هست—و با تفسیرهای شورای نگهبان، عملاً نظارت استصوابی در انتخابات شورای شهر نیز جاری و ساری هست. ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر در دوره قبل موجب گردید که بسیاری از مردم پای صندوقهای رأی نروند. اکنون هم همین اتفاق در حال رخ دادن هست؛ یعنی مجلس حداقلی که برآمده از آراء پایین مردم هست، به خاطر دخالتهای شورای نگهبان، همان مجلس به صورت فیلتر در مورد کاندیداهای شورای شهر دخالت انجام میدهد.
بنابراین در چنین فضایی فکر میکنم که حداقل در کلانشهرها، شرکت اصلاحطلبان معنا نخواهد دارای بود، زیرا کاندیداهای مدنظر آنها در لیست حضور ندارند. مردم نیز در حوزه هایی که نامزد مورد اقبالشان در لیست نباشد تمایل به حضور ندارند. اما اگر فضای انتخاباتی تصحیح شود شور و اشتیاق مردم را نظاره خواهیم کرد. حاکمیت می تواند اولین اصلاح ساختاری در نظام حکم رانی را با برگزاری یک انتخابات آزاد در اردیبهشت ماه کلید بزند. آن وقت خواهید دید چه گام مهمی در جهت تحکیم ملی برداشته شده هست.
دیدگاهها