در پنل آینده اقتصاد دیجیتال مطرح شد:  اقتصاد دیجیتال ایران، قربانی چندصدایی حاکمیت
کد خبر : ۸۱۲۲۰۸
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
-
زمان : ۱۵:۰۷
|
دسته بندی: فناوری

در پنل آینده اقتصاد دیجیتال مطرح شد: اقتصاد دیجیتال ایران، قربانی چندصدایی حاکمیت

مدیران ارشد دیجی‌کالا، اسنپ، تکنولایف، اکالا، خانومی و والکس در یک پنل گرد هم آمدند تا از یک بحران مشترک بگویند: نبود هماهنگی در حاکمیت.

در روز جهانی تجارت الکترونیکی، سازمان ملی صنعتی میزبان پنلی با عنوان «آینده اقتصاد دیجیتال» قرار دارای بود؛ نشستی که با حضور مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ فناوری، تصویر روشنی از چالش‌های عمیق اکوسیستم دیجیتال ایران ترسیم کرد. نتیجه این مکالمهها، روایت واحدی از یک بحران چندینوجهی قرار دارای بود: اقتصاد دیجیتال در ایران نه به‌دلیل فقدان ایده یا سرمایه، بلکه به‌دلیل نبود هماهنگی و چندینصدایی در سطوح مختلف سیاست‌گذاری زمین‌گیر شده هست.

کپی لینک

شکاف بیست‌ساله میان نوآوری و قانون

بردیا احمدنیا، مدیرعامل «والکس»، در آغاز بحث به تناقض بنیادی میان سرعت نوآوری و ساختار قانون‌گذاری کشور اشاره کرد. او بیان کرد که اقتصاد دیجیتال ایران نزدیک به دو دهه از رگولاتوری عقب‌تر هست؛ جایی که فناوری در حال تغییر زندگی مردم هست اما نظام تصمیم‌گیری هنوز قواعد قرن بیستم را اجرا انجام می‌دهد.

این شکاف باعث شده تا نوآوری همواره به چشم «ریسک» دیده شود، نه فرصت؛ و نهادهای دولتی به‌جای تسهیل‌گری، در جایگاه قضاوت و محدودسازی قرار بگیرند. از نظر او، درحالی‌که کشورهای توسعه‌یافته از الگوی سندباکس برای مدیریت ریسک‌های نوآوری استفاده می‌کنند، مدل ایرانیِ آن به ابزاری برای توقف تجربه‌های تازه تبدیل شده هست.

احمدنیا تأکید کرد: «در بسیاری از موارد، نگاه حاکمیت به کسب‌وکارهای دیجیتال با سوءظن همراه هست؛ گویی فعالیت بخش خصوصی در تضاد با منافع ملی هست، در حالی که همین شرکت‌ها توانسته‌اند خدمات شبانه‌روزی و شفاف را به میلیون‌ها کاربر برسانند.»

کپی لینک

ساختار تصمیم‌گیری پراکنده؛ هر نهاد، یک سیاست

در ادامه پنل، مسعود طباطبایی، مدیرعامل دیجی‌کالا، تصویری دقیق از ریشه‌ی درجا‌زدن اقتصاد دیجیتال در ایران ترسیم کرد: نظام تصمیم‌گیری‌ای که هم‌زمان چندینین متولی دارد، ولی هیچ‌کدام مسئولیت نهایی را نمی‌پذیرند.

او بیان کرد در حالی‌که در کشورهای موفق، «اقتصاد دیجیتال» به‌عنوان یک راهبرد ملی، ذیل یک نهاد هماهنگ‌کننده اداره خواهد گردید، در ایران هر وزارتخانه و سازمانی روایت خود را از آن دارد — از بانک مرکزی تا وزارت صمت، از شورای عالی فضای مجازی تا مرکز ملی.

به گفته‌ طباطبایی، نتیجه این پراکندگی، شکل‌گیری سیاست‌هایی هست که نه از دل مکالمه با فعالان بازار، بلکه از پشت درهای بسته بیرون می‌آید. تصمیم‌ها عمدتاً واکنشی‌اند و بدون تحلیل اثرات جانبی روی اکوسیستم گرفته می‌شوند. او بیان کرد:

«در دولت فعلی هم با وجود شعارهایی مثل توسعه اقتصاد دیجیتال، اینترنت آزاد و رفع محدودیت‌ها، هنوز هماهنگی در سطوح اجرایی وجود ندارد. بخش‌هایی مانند بانک مرکزی در مسیر سیاست‌های کلان مانع‌تراشی می‌کنند و تصمیم‌گیرانِ علاقه‌مند به توسعه، عملاً در اقلیت هستند.»

طباطبایی در ادامه به مشکلی اشاره کرد که بسیاری از مدیران خصوصی آن را تجربه کرده‌اند: ترس از تصمیم‌گیری در بدنه دولت. به باور او، در ساختار فعلی، «هیچ‌کاری نکردن» برای مدیران دولتی کم‌هزینه‌تر از «تلاش برای تغییر» هست. این چرخه‌ ترس، باعث شده تا حتی مدیرانی که به اقتصاد دیجیتال باور دارند، به‌دلیل نبود حمایت سیاسی یا ریسک‌های نظارتی، از اجرای برنامه‌هایشان صرف‌نظر کنند.

او افزود که بدنه کارشناسی دولت نه‌تنها از کمبود متخصص رنج می‌برد، بلکه در بسیاری موارد به ابزار و داده‌های لازم برای تحلیل واقعیت‌های بازار دسترسی ندارد: «وقتی کارشناس سیاست‌گذار نمی‌داند ۵ هزار تتر چقدر حجم دارد و در چه بازاری جریان دارد، چطور امکان داردد برایش آیین‌نامه بنویسد؟»

طباطبایی بخش دیگری از سخنانش را به موضوع سرمایه‌گذاری اختصاص داد؛ جایی که زنجیره ورود و خروج سرمایه در اقتصاد دیجیتال به بن‌بست خورده هست. او توضیح داد: «سرمایه‌گذاران خارجی از ایران رفته‌اند و سرمایه‌گذاران داخلی هم انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری مجدد ندارند، چون در این بازار عملاً هیچ راه خروج (Exit) وجود ندارد. این یعنی موتور رشد اکوسیستم خاموش شده هست.»

او با اشاره به تجربه کارآفرینان نسل اول استارتاپی، مانند بنیان‌گذاران دیجی‌کالا، تأکید کرد که تنها نیروی محرکه باقی‌مانده، انگیزه‌ی شخصی و عشق به توسعه این فضاست:

«اگر کسی مثل سعید یا حمید محمدی سود کلانی به‌دست آورد، باز هم آن را در همین اکوسیستم سرمایه‌گذاری انجام می‌دهد، چون انگیزه‌اش مالی صرف نیست؛ این نسل هنوز می‌خواهد اکوسیستم دیجیتال ایران بایستد.» طباطبایی بر اهمیت شفافیت داده‌های دولتی تأکید کرد و بیان کرد که در سراسر جهان، داده‌های عمومی دولت‌ها پایه شکل‌گیری نوآوری‌های دیجیتال‌اند، در حالی‌که در ایران برعکس، اغلب داده‌های حاکمیتی «محرمانه» تلقی می‌شوند. او بیان کرد: «ما به‌عنوان استارتاپ‌های بزرگ آماده‌ایم در پروژه‌های ملی و توسعه فناوری‌های نو همکاری کنیم، اما لازمه آن دسترسی شفاف و پایدار به داده‌ها و اعتماد متقابل هست.»

کپی لینک

مجوزهای تکراری، داده‌های مصادره‌شده

در بخش دیگری از پنل، محمد خلج، مدیرعامل «اسنپ»، از تجربه‌ی ملموس‌تری بیان کرد: بوروکراسی فزاینده در مجوزدهی و استفاده‌ی غیراخلاقی از داده‌های بخش خصوصی. او توضیح داد که دولت به‌جای تسهیل، مدام نهادهای تازه‌ای برای صدور مجوز ایجاد انجام می‌دهد و با این کار پنجره‌ی واحد را از معنا تهی کرده هست.

خلج افزود: «در حالی که ما به‌عنوان یک پلتفرم داده‌های ترافیکی ارزشمندی داریم که امکان داردد در خدمت شهر و کاهش ترافیک باشد، این داده‌ها از ما گرفته و به شهرداری‌ها فروخته خواهد گردید؛ سرانجام هم از دلش رقیب بیرون می‌آید.»

کپی لینک

عدالت دیجیتال در گرو هماهنگی نهادی

حسین شاهمرادی، مدیرعامل «خانومی»، زاویه‌ای متفاوت اما مکمل مطرح کرد. او بیان کرد اگر عدالت اجتماعی هدف دولت هست، هیچ بستری مؤثرتر از تجارت الکترونیک برای تحقق آن وجود ندارد. شفافیت، دسترسی برابر و حذف واسطه‌ها، پایه‌های عدالت دیجیتال‌اند. اما برای رسیدن به این نقطه، باید دولت و حاکمیت به درک مشترکی از نقش خود برسند. او افزود: «هم‌اکنون خرده‌فروشی آنلاین در ایران فقط ۷ درصد هست، در حالی که در چین این رقم بیش از ۵۰ درصد هست. تفاوت در چیست؟ در چین، دولت و پلتفرم‌ها درک مشترک از گردش بازار دارند؛ در ایران هنوز چنین هم‌افزایی‌ای شکل نگرفته هست.»

کپی لینک

بخش خصوصی: آماده‌ایم، اما تنها هستیم

دیگر سخنرانان نیز بر یک نکته مشترک تأکید داشتند: بخش خصوصی سهم خود را ادا کرده، حال نوبت دولت هست. حسین حیدر، مدیرعامل «تکنولایف»، بیان کرد بخش خصوصی در سال‌های گذشته علی‌رغم همه موانع، بیشترین نوآوری و کارآمدی را در اقتصاد دیجیتال رقم زده، اما نبود ساختار یکپارچه باعث شده نتایج ملموس نشود.

حسین حیدر با اشاره به حرکت کشورهای در حال توسعه به سمت تجارت الکترونیک، شفافیت را یکی از بزرگ‌ترین مزایای این حوزه خواند که امکان داردد به کل اقتصاد کشور کمک کند.

وی در تشریح لزوم توسعه این حوزه در ایران بیان کرد: «طبیعتاً وقتی می‌خواهیم داخل کشور این اتفاق را رقم بزنیم، باید یک سری زیرساخت‌ها ایجاد شود و بحث تمرکز در قانون‌گذاری یا اجرائیات در یک سازمان واحد امکان داردد کمک کند. به این خاطر که اتفاقاتی که در این عرصه رخ می‌دهد حداقل ۱۰ تا سازمان را درگیر انجام می‌دهد.»

مدیرعامل تکنولایف با اشاره به عملکرد موفق بخش خصوصی در سال‌های گذشته، مانع‌تراشی‌ها را دلیل اصلی عقب‌ماندگی ایران از قافله جهانی دانست و افزود: «در بحث فین‌تک هم حوزه اول بودیم اما الان به خاطر مانع‌تراشی‌ها جا ماندیم. ما امکان داردیم کمک حال زیادی برای دولت باشیم و در کارهای حاکمیت تسهیل‌گری کنیم.»

حیدر با اشاره به تعاملات گسترده با نهادهای دولتی، خطاب به حاکمیت بیان کرد: «ما به عنوان بخش خصوصی کار خود را کردیم و دیگر نوبت دولت هست تا این کمک را به ما کند تا نتایج خوبی در اقتصاد دیجیتال کشور رخ بدهد.»

ضرورت تغییر نگرش؛ از «دشمن» تا «طلایه‌دار و ابزار دولت

حامد رضایی فرخ، مدیرعامل اکالا، با طرح یک مبانی فکری اساسی، خواستار تغییر نگرش حاکمیت به بخش خصوصی گردید. وی بیان کرد: «خوب هست که از اول و از نو درباره شرکت‌های خصوصی و اقتصاد دیجیتال فکر کنیم و انگار بخش خصوصی و نوآوری در مقابل دولت هست. من فهمم اینست که لازم هست این باور ذهنی را تغییر دهیم.»

رضایی فرخ سپس تصویر جدیدی از نقش استارتاپ‌ها ترسیم کرد: «باید بگوییم این شرکت‌ها طلایه‌دار هستند و در لبه تکنولوژی حرکت می‌کنند و ابزار دولت هستند. دولت قطعاً نامکان داردد در یک جامعه نود میلیون نفری با سرعت حرکت کند و نیاز به واحدهای کوچک‌تری دارد که سریع‌تر جلو بروند و این واحدها همین استارتاپ‌ها هستند.»

مدیرعامل اکالا وظیفه اصلی دولت را «زیرساخت‌سازی» و «تولید زمین بازی» دانست و افزود: «در این فضا که [دولت] تولید انجام می‌دهد، تیم‌ها و ایده‌هایشان را آزاد بگذارد.»

وی بر ضرورت مشارکت بخش خصوصی در فرآیند قانون‌گذاری تأکید کرد و بیان کرد: «ما در فضای قانون‌گذاری باید شریک باشیم و اگر قرار هست قانونی گذاشته شود که پولشویی را مرتفع کند، باید از بخش خصوصی که این فضا را می‌شناسد کمک گرفت.»

رضایی فرخ در پایان با هشدار درباره چندین رویکردهای دولتی بیان کرد: «چندین دخالت‌ها از سوی دولت شبیه به این هست که ما می‌خواهیم کسب‌وکار را تصاحب کنیم که این موضوع را خطرناک می‌بینم.»

از مجموع دیدگاه‌های مطرح‌شده در این پنل، تصویری واحد بیرون می‌آید: اقتصاد دیجیتال ایران بیش از آنکه از کمبود فناوری رنج ببرد، از تعدد تصمیم‌گیران آسیب دیده هست. در شرایطی که کشورها برای گسترش نوآوری ساختارهای چابک و هم‌افزا ایجاد می‌کنند، ایران همچنان میان شوراها، وزارتخانه‌ها و نهادهای موازی سرگردان هست.

ظاهراً آینده اقتصاد دیجیتال در گرو بازتعریف نقش‌هاست: دولتی که تسهیل‌گر باشد، نه ناظرِ بازدارنده؛ و بخش خصوصی‌ای که نه دشمن، بلکه شریک توسعه تلقی شود. اگر چنین مکالمهیی آغاز نشود، همان‌طور که یکی از سخنرانان بیان کرد، «اقتصاد دیجیتال ایران قربانی چندینصدایی حاکمیت خواهد ماند.»

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه