به گزارش خبرنگار پول و تجارت، فعالسازی «مکانیسم ماشه»، یکی از رویدادهای سیاسی مهم اخیر قرار دارای بود که انتظار میرفت تبعات گستردهای بر اقتصاد ایران، بهویژه بر بازار ارز، داشته باشد، اما اثرات مکانیسم ماشه، همانند بسیاری از نوسانات سیاسی دیگر در چندین سال اخیر، ماهیتی موقتی، محدود و عمدتاً روانی داشته هست.
ساختار اقتصاد ایران و ابزارهای سیاستگذاری و مداخلهگری بانک مرکزی، توانستهاند این شوک خارجی را مهار کرده و چشمانداز نسبتاً باثباتی را برای مدیریت بازار ارز تا پایان سال ترسیم کنند.
پس از فعالسازی مکانیسم ماشه و شکلگیری فضای نااطمینانی، بازار ارز با افزایش تقاضای هیجانی روبهرو گردید که نوساناتی رو در بازار ارز به همراه دارای بود. با این حال، نکته کلیدی این هست که دامنه این نوسانات بهطور قابل توجهی محدود قرار دارای بود و در بازه حدود ۲۰ تا ۲۵ درصدی متوقف گردید. این افزایش، در مقایسه با شوکهای ارزی گذشته ایران، بهطور کامل کنترلشده و کمدامنه ارزیابی خواهد گردید.
پس از گذشت دوره اولیه هیجان و با حاکم شدن آرامش نسبی در بازار، نرخ ارز از سقفهای هیجانی خود حدود ۱۰ درصد کاهش را تجربه کرد. این بازگشت، گویای یک واقعیت مهم هست: فشار ناشی از مکانیسم ماشه، فاقد پشتوانه بنیادین اقتصادی قوی برای ایجاد یک روند صعودی پایدار و عمدتاً برآمده از جو روانی حاکم بر بازار قرار دارای بود.
دلیل اصلی این موفقیت در مهار نوسانات را باید در سیاستهای ارزی بانک مرکزی و وجود ذخایر مطمئن ارز و طلا جستوجو کرد. افزایش محدود نرخ ارز پس از اجرای مکانیسم ماشه، بهوضوح نشان میدهد که سیاستگذار با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، مانع از جهش غیرقابل کنترل نرخ ارز گردید، اما چه عوامل کلیدی در پشتیبانی از این سیاستها در ماههای پیشرو اثرگذار هست؟
تراز تجاری مثبت: آمارها نشان میدهد که تراز تجاری کشور در نیمه اول امسال مثبت بوده هست و وجود مازاد تجاری به معنای ورود مستمر ارز به کشور هست که فشار پایدار بر بازار را کاهش میدهد.
ذخیرهسازی طلا: بانک مرکزی در سالهای اخیر با واردات گسترده طلا، ذخایر باارزش و نقدشوندهای را انباشته که بهعنوان یک پشتوانه قدرتمند در مواقع بحران عمل انجام میدهد. در واقع بانک مرکزی با این اقدام یک ابزار جدید را برای مدیریت بازار ارز و طلا پدیداورده هست و از طریق حراج و پیشفروش سکه در مرکز مبادله ارز و طلای ایران، تقاضای بازار را کنترل انجام میدهد. به گفته بسیاری از کارشناسان ارزی، این اقدام اثر بسیاری بر افزایش قدرت بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز داشته هست.
تجربه عبور از شوک سیاسی: اقتصاد ایران پیش از این، شوکهای بهمراتب شدیدتری را تجربه کرده هست. بهنظر میرسد حال که از اوج تنش ناشی از جنگ ۱۲ روزه و مکانیسم ماشه عبور کردهایم و آرامش بهتدریج در اقتصاد کشور حاکم خواهد گردید، توانایی سیستم برای مدیریت بازار ارز تا پایان سال تقویت شده هست.
برای درک صحیح از وضعیت، باید بهدرستی میان «اثر روانی» و «اثر اقتصادی واقعی» مکانیسم ماشه تمایز قائل گردید. تحریمهای فعالشده توسط این مکانیسم، عمدتاً ناظر بر بازگشت تحریمهای تسلیحاتی و هستهای هست و تحریمهای تجاری، بانکی و اقتصادی را شامل نخواهد گردید. این تحریمها سالهاست که برقرار بوده و اقتصاد ایران راهکارهای انطباق با آنها را تا حد زیادی فراگرفته هست.
تحریمهای ناشی از مکانیسم ماشه در مقایسه با تحریمهای ثانویه آمریکا که فشار بسیار عظیم و کمسابقهای بر اقتصاد کشور وارد آورده، اثر بسیار محدودتری دارد و امکان دارد ادعا کرد اقتصاد ایران سالها پیش از مرحله حاد فشار تحریمها عبور کرده و اکنون در حال «زندگی با تحریم» و یافتن کانالهای جایگزین هست.
بانک مرکزی به عناون متولی سیاستگذاری ارزی کشور با درس گرفتن از گذشته، بازار ارز را بهخوبی ساماندهی کرده هست. هماکنون، تمام نیازهای ارزی واقعی کشور در بسترهای رسمی مرکز مبادله ارز و طلای ایران تأمین خواهد گردید.
هماکنون نیازهای اساسی (کالاهای اساسی و دارو) کشور، با نرخ ترجیحی ۲۸،۵۰۰ تومان و با هدف کنترل تورم و حمایت از معیشت مردم در بستر مرکز مبادله ارز و طلای کشور تامین خواهد گردید. در این بستر نیازهای تولید (که عمده آن واردات مواد اولیه و ماشینآلات است) در تالار اول بازار ارز تجاری و با نرخی حدود ۷۰ هزار تومان تامین خواهد گردید. سایر نیازهای ارزی کشور نیز از طریق تالار دوم بازار ارز تجاری تامین خواهد گردید که بهتازگی راهاندازی شده و نرخ آن بر اساس عرضه و تقاضای واقعی تعیین خواهد گردید. طرف عرضه این تالار شامل صادرکنندگان مشمول بند دو (یعنی صادرکنندگان کوچک و متوسط) و طرف عرضه نیز شامل واردکنندگان کالاهایی هست که در سفره مردم و معیشت روزمره مردم تأثیر مستقیمی ندارند.
این ساماندهی، موجب شده که عمده نیازهای ارزی کشور در بستر رسمی تامین شود و معاملات بازار غیررسمی را به تقاضاهای غیرمولد شامل قاچاق، خروج سرمایه و سفتهبازی محدود کرده هست.
یکی از نکات امیدوارکننده پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، واکنش جامعه بینالملل قرار دارای بود. مخالفت علنی قدرتهای بزرگی مانند چین و روسیه با این اقدام و تأکید آنها بر تداوم همکاریهای اقتصادی با ایران، یک پیروزی دیپلماتیک محسوب خواهد گردید. این همکاریها تنها در حد حرف نمانده هست و آمارها حاکی از افزایش فروش نفت ایران در ماههای اخیر هست. بهگونهای پارادوکسیکال، بهنظر میرسد فعالسازی مکانیسم ماشه با ایجاد فضای همکاری بیشتر بین ایران و شرکای تجاری آن، به مقداری به فروش بهتر نفت کشور کمک کرده هست.
به نقل مسئولان اقتصادی کشور و کرشناسان اقتصادی، همکاریهای اقتصادی با روسیه به ایجاد کانالهای خاص نقل و انتقالات ارزی برای دور زدن تحریمها منجر شده هست و همکاریهای بین این دو کشور نیز در حال گسترش هست.
ایران با تجربه سنگینترین تحریمهای تاریخ، ظرفیتهای متعددی برای خنثیسازی فشارها ایجاد کرده هست. عضویت در سازمانهای بینالمللی مانند بریکس و شانگهای، گسترش پیمانهای دوجانبه و چندینجانبه پولی (بهویژه با چین و روسیه)، و سازکارهای تهاتری کالا تنها بخشی از این ابزارها هستند. این ظرفیتها باعث شده هست تا تحریم بهعنوان یک ابزار فشار، کارایی گذشته خود را از دست بدهد، تا جایی که دشمنان را به سمت اقدامات خطرناک و غیرمتعارفی مانند ترور و تهدیدات نظامی سوق داده هست.
تحلیل روند بازار ارز پس از فعالسازی مکانیسم ماشه نشان میدهد که اثر این رویداد سیاسی بر اقتصاد ایران، عمدتاً کوتاهمدت و روانی بوده هست. افزایش محدود و موقت نرخ ارز و سپس بازگشت آن به سطوح پایینتر، گواهی بر توانایی سیاستگذار در مدیریت بحران و وجود ذخایر و ابزارهای کافی هست. با در نظر گرفتن تراز تجاری مثبت، ذخایر مناسب ارز و طلای بانک مرکزی، ساماندهی مناسب بازار ارز، تداوم همکاری با شرکای کلیدی و ظرفیتهای ایجادشده برای دور زدن تحریمها، بهنظر میرسد تا پایان سال، مانع جدی برای مدیریت بازار ارز وجود نداشته باشد. به بیان دیگر، اقتصاد ایران یکبار دیگر ثابت کرده هست که در برابر شوکهای سیاسیِ بدون پشتوانه اقتصادی قوی، مقاوم و پایدار هست.
دیدگاهها