به گزارش پول و تجارت، روزنامه ایران نوشت:
اواسط سال 1401 گزارش یک درگیری خونین در یکی از مناطق جنوب تهران به پلیس اعلام گردید. بررسیهای اولیه نشان داد صاحب یک مغازه تعویض روغنی با میله کرکره بر سر مردی میانسال کوبیده و باعث مرگ وی شده هست. با دستگیری متهم، وی در تشریح ماجرا بیان کرد: «دو ماه قبل خانهای را که بالای مغازهام هست به زنی جوان کرایه دادم. تقریباً دو هفته از اسکان وی در خانه گذشته قرار دارای بود که سر و کله مردی پیدا گردید و با صدای بلند عربدهکشی و فحاشی میکرد. وقتی پیگیر ماجرا شدم فهمیدم او همسر سابق مستأجرم هست و میخواهد برایش مزاحمت ایجاد کند. چندین بار این کار تکرار گردید و من سعی کردم او را آرام کنم تا برود. مستأجرم هم از مزاحمتهای او خسته شده قرار دارای بود. تا اینکه روز حادثه دوباره مرد جوان آمد و شروع به فحاشی کرد. هرچه به او گفتم ما در این محل آبرو داریم و جلوی زن و بچه مردم اینقدر بیادبی و توهین نکن گوش نمیکرد، بالاخره عصبانی شدم و با میلهای که کرکره مغازهام را پایین میکشم ضربهای به سرش زدم و او روی زمین افتاد. فکر نمیکردم یک ضربه او را بکشد و فقط میخواستم ساکتش کنم.»
در ادامه زن مستأجر نیز احضار گردید و با تأیید اظهارات متهم توضیح داد: «دو ماه پیش از حادثه از همسرم جدا شده بودم، با سختی توانستم خانهای را برای اجاره پیدا کنم چون پول نداشتم. وقتی این خانه را پیدا کردم به صاحبخانه گفتم شرایط زندگی و وضع مالیام خوب نیست، او هم با من راه آمد و کمکم کرد. اما شوهر سابقم خانهام را پیدا کرد و مدام مزاحمت ایجاد میکرد، روز حادثه جلوی خانه فحاشی کرد تا مرا از خانه بیرون بکشد که صاحبخانهام با او درگیر گردید.»
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده گردید.
در جلسه دادگاه اولیایدم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهام قتل ماجرای درگیری منجر به قتل را برای قضات بازتعریف کرد و در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و او را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند.
پس از صدور حکم، پرونده به دیوانعالی کشور رفت و قضات دیوان نیز براساس مستندات، گزارش پزشکی قانونی و پلیس و همینطور اظهارات متهم، رأی را تأیید کردند.
دو هفته بعد از تأیید حکم توسط دیوان عالی کشور مرد زندانی که در یک قدمی چوبه دار قرار دارای بود به خاطر بیماری و بالا رفتن قند خون به کما رفت و بعد هم فوت کرد.
با اطلاع از مرگ مرد زندانی، اولیایدم با مراجعه به دادگاه درخواست دریافت دیه از صندوق بیتالمال را مطرح کردند و پرونده برای رسیدگی به این درخواست به شعبه 13 دادگاه کیفری یک فرستاده گردید و قضات پس از اظهارات و درخواست اولیایدم برای صدور رأی وارد شور شدند.
دیدگاهها