تحریم‌ها، ثروت را از طبقه متوسط می‌گیرد و اقلیت ثروتمند را غنی‌تر می‌کند/ طبقه متوسط دیگر توان فریاد مطالبه سیاسی ندارد، چون درد نان دارد
کد خبر : ۸۱۳۳۲۴
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۲۷
-
زمان : ۱۴:۲۰
|
دسته بندی: اسلایدر

تحریم‌ها، ثروت را از طبقه متوسط می‌گیرد و اقلیت ثروتمند را غنی‌تر می‌کند/ طبقه متوسط دیگر توان فریاد مطالبه سیاسی ندارد، چون درد نان دارد

پول و تجارت: بنا بر گفته ی پژوهشگران، طبقه‌ی متوسط ایران ـ که خیلی وقت نیرویی برای اعتدال سیاسی، ثبات، رشد اقتصادی و پایه‌ی اصلی جنبش اصلاح‌طلبی در کشور بوده ـ اکنون به‌سرعت در حال کوچک شدن هست؛ فشاری که ناشی از تحریم‌های غربی هست. در پی این فرسایش، شکاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی در حال افزایش هست.

به گزارش پول و تجارت به نقل از انتخاب، بر گفته پژوهشگران، طبقه‌ی متوسط ایران ـ که خیلی وقت نیرویی برای اعتدال سیاسی، ثبات، رشد اقتصادی و پایه‌ی اصلی جنبش اصلاح‌طلبی در کشور بوده ـ اکنون به‌سرعت در حال کوچک شدن هست؛ فشاری که ناشی از تحریم‌های غربی هست.

سی‌ان‌ان نوشت: بنا بر گفته ی پژوهشگران، طبقه‌ی متوسط ایران ـ که خیلی وقت نیرویی برای اعتدال سیاسی، ثبات، رشد اقتصادی و پایه‌ی اصلی جنبش اصلاح‌طلبی در کشور بوده ـ اکنون به‌سرعت در حال کوچک شدن هست؛ فشاری که ناشی از تحریم‌های غربی هست. در پی این فرسایش، شکاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی در حال افزایش هست.

این دور تازه‌ی درگیری با ایالات متحده و اسرائیل نشانه‌ای از مسیری پرنوسان قرار دارای بود. او بیان کرد: «می‌دانیم تغییر در راه هست، اما نمی‌دانیم چه نوع تغییری و چگونه. همین ندانستن بدترش انجام می‌دهد. همه‌چیز غیرقابل پیش‌بینی هست.»

مطالعه‌ای که در مجله‌ی اروپایی اقتصاد سیاسی (European Journal of Political Economy) منتشر شده، با استفاده از روشی نوآورانه، میزان واقعی اثرگذاری و آسیب تحریم‌های غرب علیه ایران از سال ۲۰۱۲ را بررسی کرده و نشان داده هست که این تحریم‌ها منجر به تحلیل رفتن طبقه‌ی متوسط و سوق دادن شمار بیشتری از ایرانیان به سوی درآمدهای پایین شده، در حالی که تنها اقلیتی کوچک از نخبگان ثروتمندتر شده‌اند.

وقتی با ایرانیان صحبت می‌کنی، شکاف و نارضایتی بین طبقات اجتماعی کاملاً مشهود هست؛ به‌ویژه در میان نسل جوان و تحصیل‌کرده، این ناامیدی بیش از هر زمان دیگری احساس خواهد گردید. طبق داده‌های مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری فعلی کشور ۷.۴ درصد هست، در حالی که صندوق بین‌المللی پول (IMF) نرخ واقعی را برای سال ۲۰۲۵ حدود ۹.۲ درصد برآورد کرده هست.

الهام، معلمی در تهران، بیان می‌کند: «تفاوت بین فقیر و غنی را بیشتر از هر زمان دیگری احساس می‌کنی؛ همه‌چیز گران شده ـ چه نان، چه مرغ. در همین حال، کسانی را می‌بینی که در کافه‌ها و رستوران‌های لوکس می‌نشینند.»

او به دلایل امنیتی خواسته فقط با نام کوچک معرفی شود؛ مانند سایر ایرانیانی که با CNN بیان کرد‌وگو کردند.

حداقل دستمزد در ایران حدود ۱۰۴ میلیون ریال (نزدیک به ۱۱۰ دلار در ماه) هست. طبق آمار اکتبر صندوق بین‌المللی پول، نرخ تورم سالانه ۴۲.۴ درصد هست و قیمت کالاهای اساسی به‌شدت افزایش یافته هست. در جنوب تهران، قیمت اقلامی مانند برنج تقریباً چهار برابر شده هست. در سوی دیگر شهر، ثروتمندان در باشگاه‌های انحصاری پیلاتس شرکت می‌کنند که هزینه‌ی هر جلسه‌ی آن‌ها ۱۷ میلیون ریال هست.

جنگ با اسرائیل و آشکار شدن شکاف طبقاتی

درگیری اخیر با اسرائیل شکاف طبقاتی را بیش از پیش آشکار کرد. بمباران اسرائیل در پایتخت ایران هم مناطق مرفه و هم مناطق فقیر را هدف قرار داد؛ اما شهروندان متمول، با دسترسی به سوخت مازاد در بحبوحه‌ی کمبود بنزین، توانستند از تهران و حتی از کشور خارج شوند.

رضا، ۳۶ ساله، بیان می‌کند: «من حتی اگر می‌خواستم هم نمی‌توانستم از تهران بروم. سوخت نداشتم که جایی بروم و پولی هم برای سفر به ارمنستان یا ترکیه ندارم.»

در تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۵، در پی حمله‌ی هوایی اسرائیل به تهران، ستون‌های عظیمی از دود و آتش از پالایشگاه نفت جنوب پایتخت به هوا برخاست.

اقتصاد فروپاشیده و خشم اجتماعی

به گفته‌ی محمدرضا فرزانه‌گان، استاد اقتصاد خاورمیانه در دانشگاه ماربورگ آلمان و یکی از نویسندگان این مطالعه، «شکاف رو‌به‌افزایش ثروت و نابرابری، مانند زخمی چرکین در جامعه هست که می‌تواند وحدت ملی ایران را تهدید کند».

او بیان می‌کند: «در حالی که نخبگان ایرانی همچنان از ساختار فعلی منتفع می‌شوند، بقیه‌ی جامعه مجبورند برای منابع رو به کاهش در اقتصادی کوچک‌شده رقابت کنند. نتیجه، جامعه‌ای با نابرابری واقعی و درک عمیق‌تر از نابرابری هست.»

به گفته‌ی او، درک نابرابری حتی خطرناک‌تر از خود نابرابری واقعی برای ثبات اجتماعی هست.

تحریم‌ها؛ ابزار «انسان‌دوستانه» یا مجازات جمعی؟

تحریم‌ها در گفتمان غرب همواره به‌عنوان ابزاری «انسان‌دوستانه» در سیاست خارجی معرفی شده‌اند — ابزاری که گویا دقیق و هدفمند هست و تنها دولت‌ها و رهبران را نشانه دریافت می‌کند، نه مردم عادی را.

اما پژوهشگران در مطالعه‌ی خود درباره‌ی ایران ـ یکی از بیشترین کشورهای تحریم‌شده‌ی جهان ـ یافته‌اند که تحریم‌ها نه‌تنها اقتصاد ایران را فلج کرده‌اند، بلکه به همان قشری آسیب رسانده‌اند که در طول تاریخ خواستار اصلاح و تغییر بوده هست: طبقه‌ی متوسط.

فرزانه‌گان و همکارش نادر حبیبی، استاد اقتصاد در دانشگاه براندایس در آمریکا، با استفاده از روشی موسوم به «کنترل مصنوعی» (synthetic control) یک نسخه‌ی فرضی و بدون تحریم از ایران ساختند تا بتوانند آن را با ایران واقعی مقایسه کنند.

نتیجه نشان داد که این ابزار اقتصادی اثرات انسانی، اجتماعی و سیاسی گسترده‌ای بر جمعیت عمومی داشته هست.

بر اساس یافته‌های آن‌ها، بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹، اگر ایران تحریم نمی‌گردید، طبقه‌ی متوسط کشور باید ۱۷ درصد بزرگ‌تر می‌قرار دارای بود؛ اما در واقعیت، تا سال ۲۰۱۹ طبقه‌ی متوسط ۲۸ درصد کوچک‌تر از حد انتظار قرار دارای بود.

مطالعه‌ای دیگر در کتاب «چگونه تحریم‌ها عمل می‌کنند» نیز برآورد کرده که حدود ۹ میلیون ایرانی بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ جایگاه خود را به‌عنوان طبقه‌ی متوسط از دست داده‌اند.

ایران؛ نمونه‌ای منحصربه‌فرد از تحریم‌ها

فرزانه‌گان بیان می‌کند ایران از دو جهت مورد خاصی هست:

۱. شدت و گستره‌ی تحریم‌ها بی‌سابقه هست. ایران از زمان انقلاب ۱۹۷۹ و سقوط شاه محمدرضا پهلوی ـ که متحد غرب قرار دارای بود ـ بارها تحریم شده هست. اما سخت‌ترین تحریم‌ها در سال ۲۰۱۲ در دوران ریاست‌جمهوری اوباما اعمال گردید.

۲. جمعیت ایران با طبقه‌ی متوسط بزرگ و تحصیل‌کرده، ویژگی‌ای دارد که آن را از سایر کشورهای تحریم‌شده متمایز انجام می‌دهد.

او بیان می‌کند: «تحریم‌های غرب به قلب ساختار اجتماعی مدرن ایران حمله کرده‌اند.»

یک قرن در حال شکل‌گیری

طبقه‌ی متوسط ایران ـ متشکل از کارمندان دولت، معلمان و متخصصان ـ در طول یک قرن شکل گرفته هست. پس از جنگ ایران و عراق در دهه‌ی ۱۹۸۰، این طبقه از دهه‌ی ۱۹۹۰ تا حدود سال ۲۰۱۲ رشد قابل توجهی دارای بود.

این طبقه علاوه بر نقش سیاسی‌اش، موتور کارآفرینی کشور نیز بوده و شرکت‌هایی مانند اسنپ (نسخه‌ی ایرانی اوبر) و دیجی‌کالا (همتای آمازون) از دل همین قشر برخاسته‌اند.

اما بسیاری از جوانان امروز احساس می‌کنند هیچ آینده‌ای در کشور ندارند.

علی، ۳۴ ساله و ساکن تهران، بیان می‌کند: «مدام فکر می‌کنم باید بروم، اما نمی‌دانم کجا. الان راننده‌ی اسنپ هستم و کار پیک انجام می‌دهم، اما هنوز زندگی سخت هست. در رشته‌ی مهندسی کامپیوتر تحصیل کرده‌ام، ولی کاری پیدا نمی‌کنم.»

او بیان می‌کند نگرانی‌هایش پس از حملات آمریکا و اسرائیل به ایران در ژوئن (که تاسیسات هسته‌ای را هدف گرفتند) و بن‌بست در دیپلماسی ایران و آمریکا بیشتر شده هست، چون این وضعیت تحریم‌ها را ریشه‌دارتر کرده هست.

پیامد سیاسی تحریم‌ها

تحلیلگران می‌گویند تأثیر سیاسی سال‌ها تحریم، امروز در ساختار جامعه ایران دیده خواهد گردید.

به گفته‌ی سینا طوسی، پژوهشگر ارشد اندیشکده‌ی مرکز سیاست بین‌المللی در آمریکا، «تحریم‌ها بازیگران اقتصادی مستقل را تضعیف کرده، در حالی که نهادهای وابسته به دولت و نهادهای دیگر را را تقویت کرده هست.»

او افزود: «با هدایت منابع به سوی کسانی که از انزوا سود می‌برند، تحریم‌ها توازن قدرت را به نفع جناح‌هایی تغییر داده‌اند که بر کنترل و تقابل بنا شده‌اند و بدین ترتیب، قدرت تندروها را تثبیت کرده‌اند.»

چهره‌ی جدید در ایران

در طول تاریخ، طبقه‌ی متوسط در ایران نیروی اعتدال و ثبات بوده هست؛ پلی میان اقشار جامعه برای جلوگیری از افراط.

فرزانه‌گان بیان می‌کند: «طبقات متوسط، به‌دلیل امنیت اقتصادی و سطح تحصیلاتشان، توانایی مطالبه‌ی آزادی‌های مدنی و پاسخ‌گویی سیاسی را دارند. اما تحقیقات ما نشان می‌دهد تحریم‌ها همین امنیت را از آن‌ها گرفته‌اند. وقتی مردم درگیر بقا هستند، توان فعالیت سیاسی سازمان‌یافته و بلندمدت را از دست می‌دهند.»

او اضافه انجام می‌دهد که با کوچک شدن طبقه‌ی متوسط، جامعه به دو بخش تقسیم شده:

اقلیت کوچکی از نخبگان ثروتمند و مصون از تحریم‌ها

و «فقیران جدید» در پایین، یعنی میلیون‌ها ایرانی که از نردبان اقتصادی سقوط کرده‌اند.

«تحریم‌ها، همراه با فساد، مثل رابین‌هودی هستند که برعکس عمل انجام می‌دهد: از فقرا و طبقه‌ی متوسط می‌گیرند تا قدرتمندان را غنی‌تر کنند.»

از شعار اصلاح تا فریاد نان

این وضعیت، سیاست‌ورزی را نابود نکرده، اما تغییر داده هست.

به گفته‌ی فرزانه‌گان، «مطالبات سیاسی از خواست اصلاحات و حقوق مدنی به فریاد معیشت و بقا تغییر کرده هست.»

نمونه‌ی بارز این دگرگونی، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ بر سر افزایش قیمت بنزین هست که عمدتاً از سوی اقشار کارگر شکل گرفت.

فرزانه‌گان بیان می‌کند: «این اعتراض‌ها اهمیت دارند، اما پراکنده‌تر، کوتاه‌مدت‌تر و بیشتر اقتصادی‌اند؛ به همین دلیل هم همزمان پرتنش‌تر و آسیب‌پذیرتر هستند.»

او هشدار می‌دهد که فقر گسترده مردم را وابسته‌تر به خدمات دولتی انجام می‌دهد.

تحریم‌ها نیز صادرات نفت، منبع اصلی درآمد دولت، را فلج کرده و توان دولت برای حمایت از میلیون‌ها ایرانی فقیر از طریق نظام‌های حمایتی اجتماعی را به شدت کاهش داده‌اند.

آینده‌ی نامعلوم

فرزانه‌گان در پایان بیان می‌کند: «آینده‌ روشن نیست. بازسازی طبقه‌ی متوسط ممکن هست، اما یک چالش نسلی هست. این دکمه‌ای نیست که بتوان به‌سادگی آن را دوباره روشن کرد، حتی اگر همه‌ی تحریم‌ها روز آتی لغو شوند.»

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه