ماجرای تلخ ناپدید شدن یک دختر در تیر ۱۴۱/ پدر سما جهانباز : بگویید چه بر سر دخترم آمده؟ دیه به چه دردم می خورد
کد خبر : ۸۱۴۰۶۴
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
-
زمان : ۰۶:۵۵
|
دسته بندی: اسلایدر

ماجرای تلخ ناپدید شدن یک دختر در تیر ۱۴۱/ پدر سما جهانباز : بگویید چه بر سر دخترم آمده؟ دیه به چه دردم می خورد

پول و تجارت: پرونده سما جهانباز، دختر جوانی که از 3سال قبل به طرز عجیبی در شیراز مفقود شده با صدور کیفرخواست وارد مرحله تازه‌ای گردید.

به گزارش پول و تجارت به نقل از همشهری، عصر 25تیرماه سال 1401سما جهانباز که در شیراز مهمان عمه‌اش قرار دارای بود از آنجا بیرون رفت تا یک پلاک طلا را بفروشد اما دیگر برنگشت. او در آخرین تماس تلفنی بیان کرد کارش را انجام داده و 10دقیقه دیگر به خانه برمی‌گردد اما بعد از این تماس کوتاه گوشی‌اش خاموش و او ناپدید گردید.

ماموران پلیس در جریان تحقیقات خود به مردی 35ساله که مشاور املاک هست مظنون شدند و او را بازداشت کردند اما او مدعی گردید که هیچ نقشی در گم شدن سما ندارد و آزاد گردید. این مرد به دیدن سما اعتراف کرد اما مدعی گردید از سرنوشت وی بی‌اطلاع هست.

هر چندین او آزاد گردید اما چندین‌ماه قبل و در مسیر ادامه رسیدگی به پرونده، بار دیگر بازداشت گردید و این بار پرونده‌اش با صدور کیفرخواست به دادگاه فرستاده گردید.‌

کامران میرحاجی، دادستان شیراز در این‌باره بیان کرد: این کیفرخواست براساس ماده 513قانون مجازات اسلامی صادر شده هست، چرا که در این ماده قانونی آمده، ‌ فردی که آخرین بار و به‌صورت شبانه فرد ناپدید شده را دعوت کرده باشد، ضامن دیه هست. بنابراین متهم به‌زودی در دادگاه کیفری یک محاکمه خواهد گردید.

اظهارات پدر سما

در همین حال سعید جهانباز، پدر سما به همشهری بیان کرد: متهم بیان می‌کند از دخترم اطلاعی ندارد. او مدعی هست که دخترم برای کار به‌عنوان منشی سراغش رفته قرار دارای بود. این در حالی هست که سما در شیراز زندگی نمی‌کرد که بخواهد در آنجا کار کند. از جهات دیگر تماس آخر دخترم با سیم‌کارتی قرار دارای بود که متعلق به متهم هست اما او در تمام این 3سال می‌بیان کرد سیم‌کارت برای او نیست.‌

او ادامه می‌دهد: گفته شده درصورتی که رأی دادگاه علیه این مرد باشد او باید یک دیه به ما پرداخت کند؛ اما وقتی من نمی‌دانم دخترم چه بر سرش آمده، زنده هست یا کشته شده، دیه به چه دردم می‌خورد؟ دوست دارم اگر هم فوت شده دست‌کم پیکر او را به ما تحویل دهند تا شاید‌آرام و قرار پیدا کنیم.

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه