به گزارش پول و تجارت به نقل از هممیهن، سازمان زیباسازی شهرداری تهرانبه منظور فرهنگسازی و مصرف بهینه آب کمپینی به اسم «خیلی گلی، به بستن ادامه بده» راه انداخته هست. در حالی که کمپین «خیلی گلی» دعوتی صریح به صرفهجویی آب هست اما انتخاب تصویر دقیقاً در نقطه مقابل خواست طراحان هست.
استراتژیست و گرافیست کمپین مصرف بهینه آب تصویر مردی در حال شستن ماشین و زنی در حال شستن ظرف را انتخاب کردهاند و در زیر عکس به عنوان کپشن خبر دادهاند که ملت در تابستان ۱۴۰۴ چهارده و نیم درصد کمتر آب مصرف کردهاند. اول اینکه نگارنده به حکم خبرنگار بودن اصولاً دنبال صحتسنجی آمارهای منتشرشده هست.
بنابراین بعد از خواندن این کپشن به دنبال اصل خبر رفته و به حرفهای سخنگوی صنعت آب کشور رسیدم. عیسی بزرگزاده ضمن اعلام کاهش ۴۰ درصدی ورودی آب به سدهای کشور گفته قرار دارای بود «اگر همراهی مردم، خط طالقان، 14/5درصد کاهش مصرف و چندین تمهیدات نبود آب پایه مردم آسیب میدید».
بعد از خواندن حرفهای آقای سخنگو حقیقتاً متوجه خطر جدی کمبود آب شدم. نکته اما اینکه هنوز خیلی از روزهای تابستان و قطع شدن ۲ تا ۳ ساعته آب و برق نمیگذرد.
به عنوان یک ناظر که در آن ایام در این شهر زندگی کردهام احتمال قریب به یقین علت این کاهش را در کمفشار شدن و قطع شدن آب در آن روزها میبینم. بنابراین در شرایط خطرناکی که وضعیت آبی کشور تشویق مردم به کم مصرف کردن باید قدرت نفوذی بیشتری داشته باشد اما بیایید فارغ از مسئله آماری به فرم و محتوای کمپین بپردازیم.
مسئلهای که در مواجهه اولیه با دیدن تصاویر این کمپین توی ذوق میزند تولید تصاویر با هوش مصنوعی هست. اگر این را بپذیریم که تصاویری که با هوش مصنوعی تولید میشود به لحاظ کیفیت (رزولوشن) در حد مطلوب هست اما از نظر پیامرسانی و ارتباط انسانی با فاصله زیادی از عکس شکست میخورد، در مرحله بعد «پرامپت» یا دستوری هست که طراح کمپین به هوش مصنوعی داده هست.
احتمالاً استراتژیست محترم از هوش مصنوعی خواسته که عکسی تولید کند که در آن از شهروندی که در تابستان آب کمتری مصرف کرده تشکر کند. هوش مصنوعی بینوا هم نه گذاشته و نه برداشته و تصویر مردی که با سطل کف در حال شستن ماشین هست را تولید کرده؛ تصویری که از اتفاق نهایت بیتوجهی به مصرف بهینه آب را میرساند.
از طرف دیگر هم برای آنکه جنساش جور باشد تصویر زنی که وسط ظرف شستن لای کار مانده هست را به همراه دستهگلی به گردن تولید کرده هست. نمیخواهم شبیه آدمهای دگمی که با تکنولوژی مخالفت میکنند با هوش مصنوعی سر ناسازگاری بگذارم. اما واقعیت این هست که استفاده از هوش مصنوعی هم بلدی میخواهد.
در آخر اینکه، کمپین «خیلی گُلی» نمونهای از اجرای ناموفق این روزهای تبلیغات شهری هست. درحالیکه ممکن هست نیت کمپیننویس و کمپینگذار مثبت باشد اما نتیجهی نهایی بیشتر از اینکه باعث تغییر رفتار شهروندان شود، اسباب خنده و تمسخر هست.
اگر هدف حقیقی شهرداری ترویج فرهنگ صرفهجویی هست، لازم قرار دارای بود تصویری از دل واقعیتهای روزمره و تجربهی واقعی مردم بیرون بیاید، نه از دل هوش مصنوعی و لبخندهای بیروح و گردنآویزهای گلی.
دیدگاهها