به گزارش پول و تجارت به نقل از خبرآنلاین، مهدی زارع، پژوهشگر و استاد پژوهشکده بینالمللی زلزلهشناسی، بیان میکند خبرهای منتشرشده درباره آتشفشان تفتان به مقداری «زرد» هستند. او تأکید انجام میدهد که مقاله علمی منتشرشده تنها به تغییرات سطحی و خروج بخار در طول حدود ۱۰ ماه پرداخته و هیچ شواهدی از فوران ماگما یا گدازههای زیرزمینی وجود ندارد، اما بازتاب رسانهای خبر، غیر معمول هست.
چندین روز قبل، رسانههای مطرح خبری منتشر کردند که کوه آتشفشانی تفتان در جنوب ایران، نزدیک به ۷۱۰ هزار سال خاموش بوده، و اخیراً نشانههایی از فعالیت از خود بروز داده هست. این اخبار بر اساس پژوهشی تازه در نشریه Geophysical Research Letters منتشر شده قرار دارای بود و نشان میداد زمین در نزدیکی قله تفتان طی حدود ده ماه، از تیر ۱۴۰۳ تا اردیبهشت ۱۴۰۴، حدود ۹ سانتیمتر بالا آمده هست.
انتشار این خبر، آن هم مدتی پس از گزارشهای مربوط به فعالیتهای آتشفشان دماوند، توجه عمومی و رسانهای را به خود جلب کرد و باعث گردید احتمال فعالیت دوباره تفتان نیز به طور گستردهای مورد بحث قرار گیرد و سروصدای زیادی ایجاد کند. اما یک سوال پیش میآید، آیا در انتشار این خبر کمی اغراق نشده هست؟
تفتان، فعال اما در خواب
مهدی زارع، پژوهشگر و استاد پژوهشکده بینالمللی زلزلهشناسی، در بیان کردوگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سؤال که آیا این گزاره که بیان میکند آتشفشان تفتان چندین هزار سال خاموش بوده، از نظر علمی معتبر هست، بیان کرد:« آتشفشانهای معروفی مانند دماوند، تفتان و سبلان آتشفشانهای فعال هستند و در سالهای اخیر، حداقل نوعی فعالیت مانند خروج گاز و بخار از آن ثبت شده هست. خروج گازهای گوگردی و وجود چشمههای آب گرم، همگی از نشانههای فعالیت آتشفشانها هستند. بنابراین، همه این آتشفشانها فعالاند، اما هیچکدام در مرحلهی فوران و انفجار قرار ندارند، بلکه امکان دارد بیان کرد در حالت خواب هستند.»
او بیان کرد:«محمدحسین محمدنیا که در این مقاله نظر داده، معتقد هست که این آتشفشان آنچنان هم در خواب نیست و باید نسبت به آن توجه و دقت بیشتری دارای بود. او اشاره کرده که در بازهی زمانی حدود ده ماه، یعنی از خرداد ۱۴۰۲ تا اردیبهشت ۱۴۰۳، منطقه حدود ۹ سانتیمتر بالا آمده هست و خروج بخار و فشار زیاد در آن منظقه قابل رصد بوده و در مقاله هم ذکر شده هست. با این حال، نویسنده مقاله صراحتاً اشاره انجام میدهد که شاهدی وجود ندارد که این پدیدهها مستقیماً به اتاق ماگما، که معمولاً در عمق شش تا دوازده کیلومتری زمین قرار دارد، متصل باشند. بنابراین، او مدعی نیست که این تغییرات از فعالیت ماگمایی سرچشمه گرفته هست. حدس او این هست که این تغییرات به بخارهایی مربوط خواهد گردید که در لایههای سطحی و مرتبط با سیستم آتشفشانی شکل میگیرند و باعث بروز این تظاهرات سطحی میشوند.»
پژوهش علمی در سایه حاشیههای رسانهای
او نیز در پاسخ به این پرسش که آیا امکان دارد این پژوهش را بهعنوان یک مطالعه علمی معتبر و دقیق برشمرد بیان کرد:« همانطور که گفته گردید این آتشفشان خاموش نیست، بلکه آتشفشانی فعال اما خفته هست. محمدنیا اشاره انجام میدهد که باید دقت دارای بود، چون ممکن هست این آتشفشان حتی از مرحلهی خفته نیز خارج شده باشد یا در حال خروج از آن باشد، بنابراین لازم هست بررسیهای دقیقتری انجام شود. اما چندین نکته در این بین وجود دارد. در این مقالهای که اخیراً این هموطن ما منتشر کرده، که ظاهراً دانشجوی دانشگاه هنگکنگ هست؛ موضوع به شکل جالبی مطرح شده هست. مقاله او بهخودیخود اثر علمی خوبی هست، اما نحوهی بازتابش در چندین سایت خبری کمی غیرمعمول ظاهراً.»
او ادامه داد:«اولاً در گزارشهایی که منتشر شده، معمولاً از یکی از استادان راهنمای او به نام «گونزالس» اسپانیایی بهعنوان پژوهشگر اصلی یاد شده، در حالیکه نام آقای محمدنیا، که در واقع کار اصلی را انجام داده، کمتر ذکر خواهد گردید و بیشتر بر دانشگاه و نام آن استاد تمرکز شده هست. نکتهی دوم این هست که این خبر در روزنامهی دیلی میل منتشر شده، اما چندین سایتهای فارسیزبان آن را به اشتباه «دیلی میل آمریکا» عنوان کردهاند. از رادیو با من تماس گرفتند و گفتند که «روزنامه دیلی میل آمریکا» چنین خبری منتشر کرده هست. من همانجا در برنامهی زنده گفتم که چنین روزنامهای اصلاً در آمریکا وجود ندارد؛ دیلی میل یک روزنامهی انگلیسی هست، نه آمریکایی. بنابراین، با این شکلی که مسئله را مطرح میکنند و میگویند "روزنامه آمریکایی دیلی میل"، اینطور ظاهراً که هرکس، هرمطلبی را در اینستاگرام و توییتر دیده، کپی کرده و آن را منتشر کرده هست. اخیرا هم هوش مصنوعی آمده هست و افراد یک سوال میپرسند و هر جوابی بدهد آن را کپی میکنند و به عنوان پاسخ سوال به آن استناد میکنند.»
او با بیان این مسئله که بازتاب رسانهای این خبر «زرد» بوده هست، بیان کرد:« میخواهم بگویم که چندین اوقات یک خبر از جایی مطرح خواهد گردید و بعد بدون بررسی، بقیه رسانهها آن را تکرار میکنند و ماجرا بزرگتر از واقعیتش جلوه انجام میدهد. درواقع برخورد رسانهای با این موضوع به مقداری زرد و هیجانی بوده و بازتاب علمی دقیق مقاله در حاشیه قرار گرفته هست. اصل ماجرا این هست که یک پژوهشگر ایرانی در قالب کار دکترای خود پژوهشی انجام داده و مقالهای منتشر کرده هست. مقالهاش خیلی خوب و عالی نوشته شده و در مجلهای معتبر چاپ شده هست. من خودم هم مقاله را خواندهام و به نظرم اصل کار پژوهش علمی ارزشمندی هست.»
این پژوهشگر با اشاره به این موضوع که خودش نیز دیماه ۱۴۰۲ مطلبی درمورد فعالیت تفتان نوشته هست بیان کرد:« به نظر من موضوع از نظر علمی کاملاً درست و بهجا مطرح شده هست. نویسنده هم ادعای عجیب و غریبی نکرده؛ صرفاً گفته که در بازه حدود دهماهه از ژوئن ۲۰۲۳ تا مه ۲۰۲۴ فشار داخلی بیشتر شده هست، بخارهایی از زمین خارج شدهاند، و حتی تأکید کرده که هیچ شاهدی وجود ندارد که این پدیدهها به اتاق ماگما یا گدازههای در عمق زمین مرتبط باشند. خودش هم احتمال داده که این تغییرات به یک پدیدهی سطحی مربوط باشد؛ یعنی اتفاقاتی مانند نفوذ آب حاصل از بارندگی و جریانهای سطحی به لایههای زیرین زمین در حال رخ دادن هست. این آبها به عمق چندین ده تا چندین صد متری نفوذ میکنند و در آنجا، در تماس با لایههای داغ آتشفشان، گرم میشوند. سپس طی یکسری واکنشهای طبیعی، به شکل خروج بخار یا فورانهای جزئی از سطح زمین بیرون میزنند. به گفتهی او، این پدیده باعث شکلگیری چشمههای آب گرم خواهد گردید؛ چشمههایی که معمولاً با محلولهای حاوی مواد معدنی و کانیهای موجود در همان محیط ترکیب شدهاند. بنابراین، او تأکید دارد که این خروج بخار و فعالیتهای سطحی از همین نوع هستند و ارتباطی با گدازه یا ماگمای در حال صعود ندارند. بنابراین، مقاله او یک پژوهش علمی هست که بهخوبی نوشته شده و از نظر ساختار و محتوا کار تمیزی محسوب خواهد گردید. من نویسنده را نمیشناسم، اما از دید من کارش از نظر علمی و نگارشی بسیار درست و حرفهای انجام شده هست.»
فرصتی برای پژوهش و توسعه محلی
او در این خصوص که نظر به اینکه انتشار پژوهش درباره آتشفشان تفتان بیشتر به جنبههای خبری و حاشیهای توجه شده این پژوهش چه جنبههایی داشته که مورد توجه قرار نگرفته هست، بیان کرد:« اصل ماجرا این هست که پرداختن به پدیدههای علمی و طبیعی کشور کار درستی هست. بههرحال، آتشفشان تفتان در استان سیستان و بلوچستان و در نزدیکی مرز پاکستان قرار دارد و ممکن هست کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. اما انتشار چنین پژوهشهایی باعث خواهد گردید چندین نفر به نقشه نگاه کنند و ببینند اصلاً این منطقه کجاست، نزدیکترین شهر به آن کدام هست و چه کسانی در اطرافش زندگی میکنند. برای مردم کنجکاوی ایجاد انجام میدهد و متوجه میشوند که مثلاً شهر خاش در جنوب آن هست.»
او افزود:« در واقع، این منطقه بخشی از خاک ایران هست که مردم بلوچ در آن ساکناند و شاید تا پیش از این کمتر در معرض توجه عمومی بوده هست. از این نظر، پرداختن به موضوع تفتان میتواند جنبهای اجتماعی و انسانی هم داشته باشد، چون اگر در آن منطقه هرگونه فعلوانفعالی رخ دهد، بالاخره بخشی از هموطنان ما، حدود ۱۵۰ هزار نفر در شعاع صد کیلومتری آن محدوده زندگی میکنند و طبیعی هست که این مسئله از منظر انسانی و اجتماعی نیز اهمیت داشته باشد. از طرفی تفتان یک آتشفشان فعال هست و این فعالیت میتواند از نظر معدنی هم جنبهی مثبتی داشته باشد. یعنی بهدلیل خروج مواد و کانیهای باارزش به سطح زمین، میتواند فرصتهای اقتصادی قابلتوجهی ایجاد کند. اگر از این منظر به موضوع نگاه شود، در اطراف این آتشفشان امکان دارد به منابع و ثروتهای معدنی دست یافت. بنابراین، دولت، بهویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت، میتواند در این زمینه سرمایهگذاری کند و برنامهریزی جدیتری داشته باشد. خوشبختانه در استان سیستان و بلوچستان هم دانشگاه آزاد و هم دانشگاه دولتی فعال هستند و میتوانند از ظرفیت علمی آنها برای انجام پژوهشهای میدانی و بررسی دقیقتر وضعیت تفتان استفاده کنند و کاری خوب و جدی انجام بدهند.»
پاسخ علمی به چندین پرسش مهم درباره آتشفشان «تفتان» / غول خفته بیدار شده هست؟
او در آخر با تاکید مجدد بر اینکه تفتان یک آتشفشان فعال هست، بیان کرد:« چندین همکاران ما از واژه "نیمهفعال" استفاده میکنند و روزنامهنگاران هم آن را مینویسند، من نمیدانم این واژه را از کجا آوردند. آتشفشان یا فعال هست یا غیرفعال هست و در منابع علمی ما اصلا اصطلاح "نیمهفعال" نداریم. در هر حوزهای، بهویژه در علوم طبیعی، تعاریف استاندارد و پذیرفتهشدهای وجود دارد. در واقع، در تمام شاخههای علمی، مفاهیم و اصطلاحات بر اساس توافق جامعهی علمی بینالمللی تعریف میشوند. در این زمینه هم همینطور هست؛ تعاریف مشخص و پذیرفتهشدهای وجود دارد. بنابراین، نمیتوانیم اصطلاحاتی مثل "نیمهفعال" را خودمان ابداع کنیم. همانطور که در سایر علوم هم چنین رویکردی پذیرفته نیست.»
از تعاریف علمی غافل نشویم!
به گفته این زمینشناس و استاد پژوهشکده بینالمللی زلزلهشناسی، وقتی از «زلزله بزرگ» صحبت میکنیم، این عبارت تعریف علمی دارد و زلزلهای زمانی «بزرگ» محسوب خواهد گردید که بزرگی آن بیش از ۸ باشد. این درحالی هست که در ایران، اغلب زلزلهها بین ۶ تا ۷ یا نهایتاً نزدیک به ۸ هستند، و از نظر علمی در ردهی «شدید» قرار میگیرند، نه «بزرگ». بنابراین، اگرچه در زبان عامیانه ممکن هست بگویند «زلزله بزرگ آمد»، اما از نظر علمی چنین توصیفی دقیق نیست. به همین ترتیب، در مورد آتشفشانها هم باید به همان تعاریف علمی بینالمللی پایبند قرار دارای بود و از اصطلاحات پذیرفتهشده استفاده کرد.
همانطور که مهدی زارع در آخر توضیح میدهد، آتشفشانی فعال در نظر گرفته خواهد گردید که در ۱۱۷۰۰ سال گذشته (دوران هولوسن) حداقل یک بار فوران کرده باشد. این رایجترین تعریف علمی هست. آتشفشانی که نشانههایی از ناآرامی، مانند زلزلههای مکرر، انتشار قابل توجه گاز یا تغییر شکل جدید زمین (تورم) را نشان میدهد، فعال در نظر گرفته خواهد گردید. پتانسیل فورانهای آینده حتی اگر آتشفشانی قرنها فوران نکرده باشد، در نظر گرفته خواهد گردید اگر تغییر شکلی تازه در محیط آتشفشان به نظر برسد و در منطقهای از نظر زمینساختی فعال واقع شده باشد، اغلب به عنوان فعال طبقهبندی خواهد گردید.
آتشفشان فعال، آتشفشانی با سابقه فوران اثبات شده در حدود ۱۱۷۰۰سال گذشته و پتانسیل فورانهای آینده هست مانند فردی که بالقوه امکان بیمار شدن را دارد. آتشفشان فعال ولی خفته آتشفشانی فعال هست که هماکنون آرام هست، (خواب هست) اما میتواند دوباره بیدار شود. مانند فردی که هماکنون سالم هست اما در آینده دوباره بیمار خواهد گردید. آتشفشان فورانی، آتشفشانی فعال هست که هماکنون فعالیت آتشفشانی با خروج گدازه نشان میدهد. مانند فردی که هماکنون بیمار هست. بنابراین:
آتشفشان فعال شامل کوه اتنا (ایتالیا)، دماوند و تفتان (ایران) خواهد گردید.
آتشفشان خفته در تاریخ ثبتشده فوران نکرده هست، اما نشانههایی از فعالیت بالقوه (مانند رخداد زلزله یا انتشار گاز) را نشان میدهد، هماکنون فوران نمیکند، در واقع «خوابیده» ولی میتواند دوباره فوران کند. کوه فوجی (ژاپن)، کوه رینیر (ایالات متحده آمریکا) و کوه دماوند و تفتان و بزمان همه از این رده هستند.
آتشفشان منقرض بیش از ۱۱۷۰۰ سال هست که فوران نکرده و انتظار نمیرود دوباره فوران کند. منبع ماگما ارتباطش را با سطح از دست داده هست و انتظار نمیرود فوران کند. قلعه ادینبورگ (اسکاتلند) بر روی یک آتشفشان منقرضشده قرار دارد. مرز بین آتشفشان خفته و فعال بسیار مبهم هست. آتشفشانی که تصور خواهد گردید منقرض شده هست، چندین اوقات اوقات میتواند همه را غافلگیر کند و دوباره فعال شود.
بر این اساس، پایگاه داده برنامه جهانی آتشفشانشناسی GVP اطلاعات و گزارشهایی در مورد فورانهای فعلی از سراسر جهان جمعآوری انجام میدهد و یک مخزن پایگاه داده در مورد آتشفشانهای فعال، فورانهای آنها و تاریخچه فوران آنها را نگهداری انجام میدهد. به این ترتیب، زمینهای جهانی برای آتشفشانشناسی فعال سیاره ارائه خواهد گردید. پایگاههای داده آتشفشان و فوران GVP پایه و اساس تمام اظهارات آماری مربوط به مکانها، فراوانیها و بزرگی فورانهای آتشفشانی زمین در۱۱۷۰۰ سال گذشته را تشکیل میدهند. سه نسخه چاپی از آتشفشانهای جهان بر اساس دادههای GVP در سالهای۱۹۸۱، ۱۹۹۴ و ۲۰۱۰ منتشر گردید. نسخههای سوم و چهارم به طور منظم در وبسایت برنامه بهروزرسانی گردید و از اوت ۲۰۲۴ نیز، نسخه پنجم در وبسایت GVP موجود هست.
دیدگاهها