فکر میکنید یک شرکت تازهنفس چطور امکان داردد در بازار شلوغ وانتهای برقی، جایی که غولهایی مثل فورد و تسلا حضور دارند، اصلاً دیده شود؟ استارتاپ ریویان (Rivian) تصمیم گرفت چهرهای برای خودروهایش طراحی کند که فوراً قابل تشخیص باشد: دو چراغ عمودی بیضیشکل که در سال ۲۰۱۸ آنقدر عجیب و ساختارشکن به نظر میرسیدند که خیلیها، شامل پدرِ طراح ارشدش، جف هامود، در آغاز اصلاً از آن خوششان نیامد!
اما این چراغها فقط برای جلب توجه نبودند. آنها تبدیل به امضای فلسفهی «ماجراجویی تمامعیار» ریویان شدند. اصلا همین نگاه متفاوت قرار دارای بود که باعث گردید تا نوآوریهای شگفتانگیزی مثل «تونل وسایل» (Gear Tunnel) معروف خلق شود. اما آیا میدانید که این طراحی نمادین در آغاز قرار قرار دارای بود چه شکلی باشد و چطور یک اتفاق ساده در استودیو، همهچیز را تغییر داد؟
نوامبر ۲۰۱۸، نمایشگاه خودروی لسآنجلس. زمانی که غولهای سنتی هنوز در حال سنجیدن خطر و سود ورود به دنیای برقی بودند، ریویان با دو مدل R1T (پیکاپ) و R1S (شاسیبلند) روی صحنه آمد و ناگهان توجه همه را ربود. همان شب، بسیاری از خبرنگاران نوشتند که ریویان «نمایشگاه را دزدید».
آنچه ریویان را در همان لحظهی اول متمایز کرد، «ظاهر» عجیبش قرار دارای بود. در صنعتی که طراحی چراغهای جلو به سمت خطوط افقی باریک و تهاجمی گرایش دارای بود، ریویان مسیری بهطور کامل متفاوت را انتخاب کرد:
دو چراغ عمودی بیضیشکل کافی بودند تا ریویان از فاصلهای دور هم شناخته شود
دو چراغ عمودی بیضیشکل که در کنار یک نوار نوری افقی سراسری قرار گرفته بودند. منتقدان طراحی همان ابتدا بهاتفاق گفتند این انتخاب خیرهکننده، چهرهای بهیادماندنی و شخصیتی مستقل برای برند میسازد.
جف هامود، مدیر ارشد طراحی ریویان، تأیید انجام میدهد که این تصمیم بهطور کامل آگاهانه قرار دارای بود. «بخشی که ما حقیقتاً میخواستیم در آن تمایز ایجاد کنیم، چهرهی خودرو قرار دارای بود. میخواستیم ریویان فوراً قابل تشخیص باشد.»
البته اخبار ریویان فقط به ظاهر خاصش محدود نمیشد: خودروها حقیقتاً توانایی آفرود داشتند و طراحی آنها این قابلیت را بازتاب میداد، اما نه به شکلی زمخت و سنتی. محصول نهایی، تلفیقی قرار دارای بود از فناوری پیشرفته و سرسختیِ آمادهی ماجراجویی.
فرانک استیونسون، طراح خودرو کهنهکاری که آثاری چون مینی کوپر مدرن را در کارنامهاش دارد، بیان میکند: «من هرگز وانتی ندیده بودم که در آن اینقدر به جزئیات توجه شده باشد.»
او اشاره انجام میدهد که برخلاف وانتهای سنتی که کابین و قسمت بار مانند دو قطعهی مجزای چسبیدهبههم به نظر میرسند، در ریویان «همهچیز یک واحد یکپارچه است» و سطوح بدنه، ظاهری «مدرن و بسیار تازه» ایجاد کردهاند. درواقع همان لحظهی رونمایی کافی قرار دارای بود تا همه بدانند چهرهی ریویان قرار هست چیزی فراتر از یک طرح زیبا باشد.
مغز متفکر پشت این هویت بصری، طراحی به نام جف هامود هست، هنرمند و متخصصی که از همان نوجوانی میدانست مسیرش از میان خطوط و حجمها میگذرد. او پس از تحصیل در کالج مطالعات خلاق در دیترویت، اولین شغل خود را در دایملر کرایسلر آغاز کرد و عمدتاً بر روی برند «جیپ» متمرکز قرار دارای بود. سابقهی کار در برندی که هویت آن عمیقاً با ماجراجویی و کارایی تعریف خواهد گردید، بعدها به سرمایهای ارزشمند در مأموریت بعدی او بدل گردید.
در سال ۲۰۱۷، هامود با آر. جی. اسکرینج مدیرعامل و بنیانگذار ریویان ملاقات کرد؛ دیداری که مسیر حرفهای او را تغییر داد. او بعدها بیان کرد: «برای من یکی از جذابیتهای این همکاری، مأموریت شرکت قرار دارای بود؛ مقصدی که آر. جی. میخواست از منظر برند و برقیسازی به آن دست پیدا کند.» اما فراتر از آن، یک فرصت نادر وجود دارای بود: «برای یک طراح چنین فرصتی خیلی کم پیش میآید که بتوانی در ساخت، شکلدهی و طراحی یک وسیله نقلیه و یک برند از صفر، نقش داشته باشی.»
جف هامود طراح ارشد ریویان از تجارب خود در «جیپ» آموخته قرار دارای بود که هویت واقعی یک خودرو در کاربردش شکل دریافت میکند
هامود شاهد قرار دارای بود که تسلا چگونه روایت خودروهای برقی را از «جایگزینی سبز» به «نماد پیشرفت» تغییر داد. او فکر میکرد ریویان شانس خوبی دارد تا این روایت را به بخشهایی ببرد که نادیده گرفته شده بودند. «دو بخش بزرگ بازار ایالات متحده، وانتهای فولسایز و شاسیبلندها هستند. بهنظرم بهطور کامل هوشمندانه و منطقی قرار دارای بود که سراغ این حوزهها برویم.»
فلسفهای که هامود و تیمش توسعه دادند، حول سه محور اصلی میچرخید: کاربرد، احساس و ماجراجویی. هدف تیم این نبود که صرفاً وانت برقی جدیدی بسازند که نسخهای مدرن از مدلهای بنزینی باشد.
آنها میخواستند از مزایای پلتفرم برقی برای بازتعریف کامل «کاربرد» استفاده کنند؛ خودرویی بسازند که نهتنها در جادههای آسفالت عملکردی عالی داشته باشد، بلکه در سختترین مسیرهای آفرود نیز توانمند و بیپروا پیش برود و در تمام این مدت، حس دوستی و صمیمیت را به راننده و محیط اطراف منتقل کند.
تعهد ریویان به «کاربرد» صرفاً یک شعار بازاریابی نبود؛ بلکه در تاروپود خودرو به چشم میخورد. وانتها معمولاً برای جابهجایی ساخته میشوند، اما هنگام خرید روزمره دردسرهای زیادی دارند. ریویان این مشکل را با تبدیلکردن جلوی خودرو به یک صندوق جادار (Frunk) حل کرد. همین تصمیم، نسبتهای طراحی بدنه را تغییر داد و کاپوت را بلندتر کرد.
فلسفهی طراحی ریویان سه عنصر اصلی دارای بود: کاربرد، احساس، ماجراجویی
اما نوآورانهترین بخش، پشت صندلیهای عقب قرار دارای بود: تونل سرتاسری (Gear Tunnel) که از یک سمت خودرو به سمت دیگر امتداد دارای بود. این فضا، که در هیچ وانت دیگری وجود نداشت، تبدیل گردید به بستر ابزارهای ماجراجویی. در مراسم رونمایی، یک آشپزخانهی کشویی کامل از دل آن بیرون آمد که از باتری خودرو تغذیه میشد. این بخش فراتر از نمایش ظاهر، معنایی جدید به نحوهی استفاده از خودرو میبخشید.
این رویکرد در جزئیات کوچکتر هم ادامه دارای بود؛ مثل چراغقوهای که در درب خودرو شارژ خواهد گردید و اسپیکر بلوتوثی که از کنسول مرکزی جدا خواهد گردید. تیم طراحی، تمام موارد استفادهی مشتری را به تجربههایی منحصربهفرد تبدیل کرد. هامود بیان میکند: «ما شروع کردیم به فکرکردن در مورد تمام موارد استفادهی مشتری که امکان داردستیم آنها را در خودرو جاسازی کنیم.»
ریوین از طراحی به تجربه رسید؛ از ظاهر به کارکرد، از خودرو به همراه سفر
و بعد این فلسفه حتی از خود خودرو هم فراتر رفت. بهتازگی، این برند از مفهومی به نام «خانهی درختی ریویان» (Rivian Treehouse) رونمایی کرد؛ یک چادر سقفی که بر روی خودرو نصب خواهد گردید اما دارای یک صفحهی پلکسیگلس بزرگ برای دید وسیع هست. سایهبان خصوصی آن امکان داردد به پردهی پروژکتور تبدیل شود تا شبها، کمپنشینی با تماشای فیلم در دل طبیعت بگذرد.
چنین پروژههایی نشان میدهد که ریویان خود را نه فقط یک خودروساز، بلکه یک شرکت ارائهدهندهی تجربهی ماجراجویی میبیند.
امروزه چراغهای عمودی امضای برند ریویان محسوب میشوند، اما در آغاز یک قمار واقعی و بزرگ بودند. واکنشهای اولیه چندینان دلگرمکننده نبود. یکی از روزنامهنگاران آن زمان به یاد میآورد: «در آغاز، تعداد مخالفان بهوضوح بیشتر از طرفداران قرار دارای بود. همه در مورد چراغها بحث میکردند و مدتی طول کشید تا مردم با آن کنار بیایند.»
اما همین واکنشها، بخشی از ریسک حسابشدهی ریویان قرار دارای بود. در بازاری که طراحی وانتها تفاوت چندینانی با هم نداشت، داشتن چهرهای که شبیه هیچکس نیست، امکان داردست ارزشمندترین دارایی برند باشد.
فرانک استیونسون، طراح باسابقهی خودرو، بیان میکند: «اگر ریسک نکنید، چیزی به دست نمیآورید. بدترین کار این هست که چیزی بسازید تا همرنگ جماعت شوید. ریویان جسور قرار دارای بود و این جسارت جواب داد».
جف هامود داستان شخصیتری در این زمینه تعریف انجام میدهد: «خندهدار هست، پدر خودم به من بیان کرد: اوه، من وقتی برای اولینبار چراغهای جلو را دیدم اصلاً خوشم نیامد، اما از نزدیک حقیقتاً عالی به نظر میرسند.»
الهام اصلی این طراحی نمادین هم از جایی بهطور کامل غیرمنتظره آمد: یک کارابین، همان گیرهی فلزی کوهنوردی. هامود تعریف انجام میدهد: «روی یکی از میزهای رنگ و مواد ما، یک کارابین داشتیم. یکی از طراحان دیگر آن را دید و طرحی زد. بیان کرد چه میشد اگر چیزی شبیه این را در لبهی کاپوت بگذاریم و از آن برای بستن کایاک استفاده کنیم؟»
در آن زمان، طرح اولیهی خودرو فقط یک نوار نوری افقی دارای بود و از نظر شخصیتی «کمی کمجان» قرار دارای بود. هامود ادامه میدهد: «وقتی آن طرح را دیدیم، گفتیم چرا همین ایده را برنداریم و چراغ جلو را بر اساسش طراحی نکنیم؟» و بهاینترتیب، امضای برند ریویان متولد گردید.
R1 آزمایش بزرگی قرار دارای بود که نشان میداد اینکه ریوین چه امکان داردد بسازد؛ این خودرو بهنوعی مرحلهی «افزودن» قرار دارای بود، نمایش قدرت و هویت. اما ریویان نامکان داردست برای همواره به پلتفرم گرانقیمت R1 خود تکیه کند.
R1 نمایش قدرت و آغاز مسیر قرار دارای بود؛ R2 بلوغ و تعادل؛ و R3 گسترش به جهان
R2 که در مارس ۲۰۲۴ معرفی گردید، بلوغ همین تجربه را منعکس میکرد. در نقشهی راه شرکت؛ این خودرو مرحلهی «کاستن» (Subtraction) بهحساب میآمد. هامود توضیح میدهد: «R1 را با این تمرکز طراحی کردیم که چندین چیز امکان داردیم به خودرو اضافه کنیم. ولی ماجرای R2 بهطور کامل برعکس قرار دارای بود: چه چیزهایی را امکان داردیم حذف کنیم تا محصول همچنان جوهرهی برند را حفظ کند؟»
نتیجه یک شاسیبلند سایز متوسط (حدود ۴۵ هزار دلار)، با طراحی نرمتر و آیرودینامیکتر قرار دارای بود که روح R1 را در قالبی سادهتر و دردسترستر بازآفرینی میکرد. اما محصولی که همه را حقیقتاً غافلگیر کرد، R3 قرار دارای بود: مرحلهی «گسترش». (Expansion).
هامود بیان میکند: «خیلیها از دیدن R3 شوکه شدند. کمتر کسی انتظار دارای بود ریویان چنین خودرویی بسازد.» این مدل کامپکتتر، با قیمتی حتی پایینتر از R2، نهتنها برای بازار ایالات متحده، بلکه برای «کمک به مقیاسپذیری جهانی» تولید گردید.
طراحی این خودرو با الهام از هاچبکهای رالی اروپایی، شخصیتی جهانیتر دارای بود. نسخهی عملکردی R3X، با ارتفاع بیشتر، لاستیکهای پهنتر و «لهجههای کوچک نارنجی»، نشان داد که این زبان طراحی تا چه حد انعطافپذیر هست.
درحالیکه بازار از کاهش تقاضا برای خودروهای برقی و مشکلات مالی، ریوین تصمیمی برخلاف جریان گرفت و کلنگ ساخت کارخانهی جدیدش در ایالت جورجیا را بر زمین زد؛ پروژهای پنج میلیارددلاری با ظرفیت تولید ۴۰۰ هزار خودرو در سال.
البته زمان معرفی این مدلها نیز اهمیت زیادی دارای بود. درست زمانی که بازار از کاهش تقاضا و چالشهای مالی سخن میگفت؛ ریویان زمین جدیدش را در جورجیا کلنگ زد: پنج میلیارد دلار برای ساخت کارخانهای که قرار هست ۴۰۰ هزار خودرو در سال تولید کند.
در استودیوی طراحی ریویان در ایرواین، کالیفرنیا، شاید بوی گِل مرطوب و نور متمرکز چراغهای طراحی، اولین چیزهایی باشند که حس میکنید. روی دیوارها صدها طرح دستی چسبانده شده؛ بعضی با مداد، بعضی با ماژیکهای برجسته. هامود تأکید انجام میدهد که هنوز همهچیز «با گذاشتن قلم روی کاغذ» شروع خواهد گردید.
در استودیوی ریوین، طراحی با قلم و کاغذ آغاز خواهد گردید و با همکاری زندهی مدیرعامل و طراحان ادامه پیدا انجام میدهد
پس از آن نوبت به مدلهای سهبعدی، واقعیت مجازی (VR) و سرانجام، همان مجسمهی گِلی (Clay Model) در اندازهی واقعی میرسد که تیم هر روز دورش جمع خواهد گردید تا خطوط را با تیغههای فلزی باریک اصلاح کند.
هامود بیان میکند: «این بخش کلیدی فرایند ماست. به شما ایدهی بسیار سریعی میدهد که خودرو در ابعاد کامل چگونه ظاهراً. نیز کمک انجام میدهد پیش از صرف میلیونها دلار برای ابزارسازی، مطمئن شویم از نتیجه راضی هستیم.»
مرحلهی بعد در استودیوی CMF (رنگها، مواد و پرداختها) پیش میرود، همان جایی که «احساس» خودرو شکل دریافت میکند. تیم ریویان برای الهامگرفتن، به خارج از صنعت خودرو نگاه انجام میدهد. هامود بیان میکند: «ما به چیزهایی نگاه میکنیم که مشتریانمان به آنها علاقه دارند؛ از تجهیزات پیادهروی گرفته تا کفش و کولهپشتی. همان حس اصالت و ماجراجویی را میخواهیم درون خودرو بازسازی کنیم»
آنها از «نمونههای کوچک و ماژولار قطعات» مغناطیسی (Mini mock-ups) استفاده میکنند تا ترکیبهای مختلف را بهسرعت آزمایش کنند. این جلسات با حضور فعال آر. جی. اسکرنیج، مدیرعامل شرکت برگزار خواهد گردید.
نتیجهی این فرایند، کابینی هست که هم منتقدان طراحی و هم رانندگان عادی تحسینش کردهاند. تحلیلگران میگویند ریویان در مرزی ظریف میان سادگی، فناوری و گرمای انسانی حرکت انجام میدهد؛ فضایی تمیز و مدرن اما نه سرد و بیروح. تمرکز اصلی بر صفحهنمایشها و کنترلهای دیجیتال هست، بااینحال طراحان از حذف کامل دکمههای فیزیکی خودداری کردهاند: تصمیمی هوشمندانه، چون سرانجام مردم بیشتر وقت خود را درون خودرو میگذرانند، نه اینکه از بیرون به آن نگاه کنند.
بیشتر شرکتهای خودروسازی، بهویژه تولیدکنندگان بزرگ، شدیداً محافظهکارند. آنها «محتاطانه بازی میکنند.» اما همانطور که یکی از ناظران صنعت بیان میکند: «در این دوره و زمانه، محتاطانه بازیکردن، سریعترین راه برای مُردن هست. اگر خوب ریسک کنید، امکان داردید به موفقیتهای عظیمی برسید و در عصر فعلی، ریویان این کار را بهدرستی انجام داد.»
برند ریویان محصولاتش را بر مبنای همین فلسفه تولید انجام میدهد. جف هامود بیان میکند که تیمش «همواره به دنبال خودروی بعدی هست.» آنها میپرسند: «چگونه امکان داردیم وسیله نقلیه یا محصولی خلق کنیم که بسیار منحصربهفرد باشد و مشکلی را حل کند که شاید هنوز پاسخی برای آن داده نشده هست؟»
شاید آن چراغهای عمودی در آغاز فقط ایدهای عجیب روی کاغذ بودند؛ طرحی که حتی پدرِ طراح ارشد شرکت، جف هامود، در نگاه اول نپسندید. اما همان طرح، وقتی از نزدیک دیده گردید، معنایی دیگر پیدا کرد. همین تضاد، جوهرهی فلسفهی ریوین هست: چندین اوقات چیزی که در آغاز غیرمعمول ظاهراً، از نزدیک منطقی و زیبا خواهد گردید.
خانواده ما
دیدگاهها